فرهنگی
توهین به راننده تاکسی ها و آبروریزی صدا و سیما
منتشر شده
1 سال پیشدر
توسط
چوبین
در برنامه دستپخت که از شبکه یک صداوسیما پخش می شود داور مسابقه آشپزی از دختر شرکتکننده پرسیده: «با شغل بابات که راننده تاکسیه جلوی دوستات اذیت نمیشی؟!» و پدر این دختر هم کنارش نشسته است. این قسمت از برنامه «دستپخت» در فضای مجازی و رسانهها با انتقادات فراوانی همراه بود.
سازمان مدیریت و نظارت بر تاکسیرانی شهر تهران نیز در اینباره اطلاعیهای صادر کرد. در بخشی از این نامه، خطاب به مدیر شبکه یک، نوشته شده است: «شایسته نیست این قشر خدوم و زحمتکش، ازسوی رسانه ملی که باید مروج فرهنگ اسلامیایرانی باشد، مورد توهین قرار بگیرند. ناوگان عظیم و گسترده تاکسیرانی، گزینه اول در امر جابهجایی و سرویسدهی به شهروندان بهخصوص در شرایط کنونی شیوع بیماری کرونا به شمار میآیند و طی یک سال گذشته بهعنوان قشر آسیبپذیر، متحمل دغدغههای معیشتی و همچنین از دست دادن عزیزان شدهاند.»
یگانه شوق الشعرا در روزنامه آفتاب یزد نوشت: اظهارات خلاف ادب وشان مجری رسانه ملی در مورد جایگاه رانندگان تاکسی ما را بر آن داشت تا هم از تلویزیون بخواهیم در گزینش مجری های خود سخت گیر تر باشد و هم از شرافت وشان شغل رانندگی تاکسی بنویسیم.
در این برنامه بارها توسط داوران به شرکت کنندگان توهین شده است، به نظر میرسد که این برنامه یک اقتباس از یک برنامه خارجی با یک سرآشپز بداخلاق است یا حداقل این داور در تلاش برای تقلید از شخصیتی شناخته شدهتر از خود میباشد. البته مشکل اقتباسهای بیخردانه است که چنان اثرات بدی را به جای میگذارد.

دکتر مجید ابهری رفتارشناس دراینباره گفت: «صدا و سیما گستردهترین رسانه در کشور است و میتواند به عنوان یک مدرسه مورد استفاده قرار گیرد. پر کردن اوقات فراغت همراه با انتقال آموزههای فرهنگی و معنوی اصلیترین ماموریت این نهاد است که در راستای تحقق این ماموریت به نیروهای متخصص نیاز مبرم دارد. یک بخش از نیروهای ضروری برای صدا و سیما مجریان میباشند که با توجه به عمومی بودن این رسانه، مجریان باید از نظر تحصیلی، قدرت بیان و اعتماد به نفس در سطح ممتاز و ارزندهای باشند.
در صورت داشتن بعضی از شرایط برای احراز سایر شرایط لازم باید کلاسهای آموزشی از لحاظ رفتاری، گفتمان و امثال آن برای این اشخاص برگزار گردد. متاسفانه بعضی از مجریان در برنامههای زنده یا ضبط شده گاهی برای شوخی یا تنوع برنامه، مطالبی میگویند که علاوه بر آزار فرد حاضر در استودیو موجب بدآموزی و حتی جریحهدار شدن احساسات اقشار مختلف در جامعه میگردد. متاسفانه گزینش بعضی از مجریان بر اساس معیارهای علمی و حرفهای نبوده و به همین لحاظ حضور و فعالیت آنها گاه این رسانه را با چالش جدی در جامعه رو به رو میسازد.

شوخیهای نادرست با برخی از افراد و همچنین بیان برخی از عبارات موجب دلخوری و حتی خشم بخشی از افراد در جامعه میگردد. سوالات باید از قبل طرح و کنترل شوند نه اینکه فیالبداهه توسط مجری پرسیده شود. اگر قشر زحمت کش رانندگان تاکسی در جامعه نباشند مشکلات فراوانی در رفت و آمد مردم ایجاد میشود و مهمتر از همه هرکس در جامعه شغل و حرفهای دارد که خانوادهاش نه تنها نباید از آن شرمنده شوند بلکه باید به تلاشهای شرافتمندانه افراد افتخار نمایند. لازم است مدیران و افراد مشهور در سطوح مختلف قبل از شروع برنامهها سوالات را از ابعاد مختلف مورد بررسی قرار داده و اجازه ندهند که غرور و شخصیت افراد این چنین جریحهدار شود.»
شغل و حرفه هر انسان بخشی از شخصیت و هویت فردی و اجتماعی او محسوب میشود و در فضای مترقی جوامع امروزی توهین به شغل افراد توهین به انسانیت و کرامت آنها محسوب میشود. در دنیایی که ما حتی نسبت به محیط زندگی و طبیعت اطرافمان هم مسئولیت و تکلیف داریم باید بیش از گذشته حقوق یکدیگر را رعایت کنیم. اما مایه تاسف و سرافکندگی بسیار است که در جامعه ما افراد با این صراحت به حقوق اولیه و اساسی یکدیگر تعرض میکنند و این مساله آنقدر فراگیر شده است که حتی از قاب تلویزیون و درون خانههایمان هم قابل مشاهده است.
روزنامه فرهیختگان در این باره نوشت: ناگفته واضح است که بیمبالاتی در پخش اظهارات یک مجری تلویزیونی منجر به چه آسیبهای اجتماعیای میشود، بهخصوص در این فقره که این اظهارات مجری متوجه رانندگان حملونقل شهری است که این روزها در اوضاع سخت اقتصادی کار میکنند و در شرایط ناشی از شیوع بیماری کرونا، در معرض خطرات جدی قرار دارند.
اما نکته سوالبرانگیز در پخش این قسمت از برنامه دستپخت این است که چرا یک برنامه ضبطی با وجود نظارتهای چندینباره، باید مرتکب چنین خطای فاحشی شود؟ شاید نزدیکترین جواب این باشد که برنامهسازان «دستپخت» و حتی ناظر پخش، اصلا طرح این سوال را توهینآمیز نمیدانند و نسبت به اثرات اجتماعی پخش این قسمت از برنامه غافل هستند.
سیستم نظارتی که گاهی از در دروازه داخل نمیشود، اما در برخی موارد از سوراخ سوزن میگذرد. آنچه میخوانید، تنها نمونههای مشهوری است که در سالهای اخیر در تلویزیون پخش شده است.
توپی که در تلویزیون گل نشد
یکشنبه ۶ مهر ۱۳۹۹ در جریان مسابقات باشگاههای آسیا، تیم پرسپولیس مقابل السد قطر به میدان رفت و یک بازی تماشایی را از خود به نمایش گذاشت. بهطوریکه پیروز میدان شد و توانست به مرحله بعد صعود کند، اما در جریان بازی و درست در موقع گل زدن تیم پرسپولیس، ناظرپخش بازی با اقدام عجیبش شوک عجیبی به تماشاچیان این دیدار وارد کرد.

ماجرا از این قرار بود که این بازی تا دقیقه ۸۹ بدون گل مساوی ادامه داشت، اما در دقیقه ۸۹ با ارسال توپ از روی نقطه کرنر، عیسی آلکثیر توانست با ضربه سر توپ را وارد دروازه کند. اما درست در این لحظه تماشایی که تماشاگران درحال خوشحالی کردن بودند، صداوسیما با سانسور صحنه گل، ضدحالی بزرگ به تماشاچیان زد و کامشان را تلخ کرد. اقدامی که انتقادهای زیادی را در پی داشت. علت این سانسور این بود که عیسی آلکثیر بعد از به ثمر رساندن گل، پیراهن خود را درآورد و به خوشحالی پرداخت.
لحظات ورزشی ازجمله مواردی است که انگار صداوسیما، نظارت سفت و سختی را برای پخش صحنههای داخل و خارج از زمین ورزشی درنظر گرفته است. این درحالی است که تمام این صحنههای سانسوری به فاصله کوتاهی در فضای مجازی به نمایش درمیآید. کمااینکه همین صحنه پیراهن درآوردن آلکثیر در صفحه اول روزنامههای ورزشی نقش بسته است.
ممیزی در فاصله پنج ماه تغییر کرد
سریال «زیرخاکی» در ایام ماه مبارک رمضان امسال از شبکه یک سیما پخش شد. سریالی که با استقبال نسبتا خوبی همراه شد. تا حدی که جلیل سامان درحال تدارک فصل جدید سریال شده بود. اما در اوایل آذرماه با انتشار پستی در صفحه اینستاگرامش، نسبت به بازپخش این سریال واکنش نشان داد. سامان در صفحه خود نوشت: «با پوزش از مخاطبان دوستداشتنی سریال زیرخاکی، بهعلت سانسور بیدلیل آن در بازپخش و سیاستهای دوگانه و متناقض تلویزیون از ادامه ساخت آن انصراف میدهم.»

رضا نصیرینیا، تهیهکننده سریال «زیرخاکی» در واکنش به حواشی پیشآمده برای این سریال که باعث شد جلیل سامان از کارگردانی و ساخت فصل دوم انصراف دهد، در یادداشتی توضیح داد: «این سوال در ذهنمان بود که چه اتفاقی افتاده سریالی که چند ماه پیش از شبکه یک پخش شده، برای پخش مجدد دچار ممیزی شده است؟! ازاینرو با جدیت پیگیر موضوع و متوجه شدم این حذفیات مورد تایید مدیر محترم شبکه نیز نبوده و حاصل اعمال نظر شخصی یکی از همکاران شبکه بوده که در جریان پخش ابتدایی سریال نیز نبوده است.»
گویا مواردی که جلیل سامان معترض بوده است، اصلاح شد و گویا جلیل سامان با مدیران شبکه آشتی کرد و ضبط فصل جدید این سریال شروع شده است. اما آنچه درمورد این سریال رخ داده، نشاندهنده وضعیت فشل و بیقاعده نظارت بر تولید و پخش سریالهای تلویزیونی است.
حذف نام علی حاتمی از «وضعیت سفید»
سریال «وضعیت سفید» یکی از کارهای موفق و تاثیرگذار حمید نعمتالله است که سالها قبل از تلویزیون پخش شد. خودش میگوید که اصلاحیه زیادی به این سریال نخورده است، اما همچنان نسبت به یک اقدام عجیب مدیران تلویزیون گله دارد. ظاهرا نعمتالله دلش میخواست در تیتراژ سریالش از زندهیاد علی حاتمی، کارگردان فقید سینما و تلویزیون تشکر کند که با مخالفت مدیران صداوسیما مواجه میشود.

او در اینباره گفته است: «میخواستم در تیتراژ ابتدایی، این سریال را به زندهیاد علی حاتمی تقدیم کنم، چون بههرحال در زمان فیلمبرداری این سریال تحتتاثیر آثار علی حاتمی بودم که متاسفانه با مخالفت مسئولان صداوسیما روبهرو شدم که البته دلیلش را هم نمیدانم. بار قبل در یک تلهفیلم «فریدون مهربان» من کار را تقدیم کرده بودم به عباس یمینیشریف که شاعر کودکان بود و با موضوع موافقت شده بود. تعجب کردم، چون تلویزیون که با علی حاتمی مشکلی ندارد و تکرار چندباره سریال «هزاردستان» هم گواه این موضوع است.»
داور پرمدعا
در آبانماه سال ۹۷، یکبار دیگر هم در همین برنامه دستپخت، داور برنامه، برخورد زنندهای با یکی از شرکتکنندگان این مسابقه آشپزی داشت. حمایت مجری برنامه از لحن و کلمات این داور در ادامه کار، موج منفی گستردهای را علیه صداوسیما در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به وجود آورد. قصه از این قرار بود که داور جوان برنامه آشپزی «دستپخت»، غذای شرکتکننده خانم را که گویا برای اولینبار آن را پخته است، تست میکند و در ادامه با لحن زشتی به او میگوید: «قطعا اگر سطل زباله داشتم، غذایتان را به آنجا منتقل میکردم. لطفا از این به بعد دیگر این غذا را درست نکنید.

دوست ندارم این جمله را بگویم، اما اگر قرار است من بد بشوم و شما پیشرفت بکنید، هیچ ایرادی ندارد، غذایتان افتضاح افتضاح افتضاح بود!» نکته تاسفبرانگیز ماجرا جایی بود که در ادامه صحبتهای این داور جوان، مجری برنامه هم خطاب به دیگر شرکتکنندهها گفت: «غذایی را بلد نیستید امتیاز بدهید تا این جملات را نشنوید!» یعنی اینکه اگر شرکتکنندهای غذایی را درست کند و مورد قبول کارشناسان برنامه قرار نگیرد؛ بار دیگر این رفتار توهینآمیز تکرار خواهد شد!
اگرچه داور جوان این برنامه هیچگاه از مردم عذرخواهی نکرد، اما سیدوحید حسینی، کارگردان و مجری برنامه «دستپخت»، همان روزها در گفتوگویی ضمن عذرخواهی از مردم ایران، گفت: «یک دقیقه کافی نیست تا بشود درباره کل مجموعه «دستپخت» قضاوت کرد.
البته همه اینها به معنی آن نیست که ما کلمات بهکار بردهشده در آن برنامه را تایید میکنیم. اگر این کلمات احساسات مردم را جریحهدار کرده و اگر لحن آن باعث دلخوریشان شده، سازندگان «دستپخت» از آنان عذرخواهی میکنند. من نیروی این مجموعه هستم و از طرف خودم، داور و تمامی مجموعه عذرخواهی میکنم.»
آزمون و خطا در شوخیهای تحقیرآمیز
اگر در صفحات مجازی جستوجو کنید، قسمتهای ابتدایی برنامه «دورهمی» را پیدا خواهید کرد. مهران مدیری، مجری برنامه، وقتی مخاطبان حاضر در سالن را روی سن دعوت میکرد، برخوردهای تحقیرآمیزی با آنها داشت و دستشان میانداخت و سعی میکرد خصوصیات بدی را که در هر قسمت از این برنامه موضوع استندآپ کمدیها و نمایشهای میانپردهای بودند در شخصیت واقعی این مخاطبان نشان بدهد.

اما حساسیتی که بهدلیل سابقه منفی مدیری در این زمینه وجود داشت، باعث ایراد تذکراتی به او از جانب مدیران سازمان و متوقف شدن ادامه این روند شد. حتی برخوردهای ابتدایی مهران مدیری با میهمانهای برنامه هم حاشیههای زیادی بههمراه داشت. برخوردهای توهینآمیز و از سر غرور که بعد از چند برنامه مهران مدیری متوجه انتقادات مخاطبان شد و در برنامههای بعدی، رویهاش را اصلاح کرد. بعدها که مدیری در برنامه هفت روبهروی مسعود فراستی منتقد سینمایی نشست؛ درمورد اصلاح رویهاش گفت: «شروع کار نگاه من به میهمان از بالا به پایین بود حتی میهمان مینشست و حرف میزد و من ایستاده از او سوال میکردم.
بعدها به من گفتند که خیلی با تبختر و از سر غرور با میهمانت برخورد میکنی. بعدها نشستم و این ماجرا را اصلاح کردم. برنامه و گفتگوها را بهگونهای طراحی کردم تا این نگاه اصلاح شود و سعی کردم با میهمان برنامه، همسطح شوم و بیشتر شنونده صحبتهایش باشم.» برنامه دورهمی هم از برنامههای ضبطی تلویزیون بود که البته ترس ناظران پخش از نام مدیری مانع از اعمال سلیقه نسبت به این قسمتها بود. انگار که مهران مدیری فرصت بیشتری را برای آزمون و خطا در قاب تلویزیون داشت.
توهین؛ نمایشی از قبل طراحیشده
اردیبهشتماه ۹۵ رفتار توهینآمیز مجری برنامهای با نام «اکسیر» با میهمانش باعث بروز انتقادات بسیاری شد. فرزاد حسنی پس از مدتی دوری از تلویزیون با اجرای «اکسیر» به شبکه سه بازگشته بود. او در بخشی از این برنامه از یکی از میهمانان خواست به روی صحنه بیاید و به یک پرسش پاسخ دهد؛ این میهمان که مردی میانسال بود، در پاسخ دادن کمی تامل کرد که در این فاصله مرتبا از سوی فرزاد حسنی با لحنی نامناسب خطاب قرار میگرفت.

در پایان هم بهعنوان هدیه به او «زرشک» هدیه دادند. پس از انتشار این فیلم، سیل انتقادها در شبکههای اجتماعی نسبت به رفتار مجری آغاز و به صفحه شخصی او هم کشیده شد. هیچگاه فرزاد حسنی عذرخواهی رسمی نکرد و گفت که این رفتارش نمایشی از قبل طراحیشده است.
حسنی آن روزها در مصاحبهای گفت: «میهمانانی که در برنامه ما شرکت میکنند با فیلمنامهای از پیش طراحیشده آشنا میشوند و به دلایلی ما بهدنبال افراد عادی جامعه بهعنوان شرکتکننده هستیم.» فقط مصطفی شریفی، تهیهکننده برنامه درمورد این برخورد گفت: «اگر مردم از این برنامه ناراحت شدند، عذرخواهی میکنم.»

شاید دوست داشته باشید

در این فهرست که سه بخش دارد.مدعیان این رشته معرفی شدند.فصل اهدای جوایز منتقدان آغاز شده است. امسال 25 فیلم را میتوان با رده بندی پیش بینی کرد که احتمال دارد در فهرست نامزدها باشند.سال گذشته تعداد مدعیان و پیش بینی ها پنجاه عنوان فیلم بود.
نتفلیکس با سه فیلم «منک» ، «دادگاه شیکاگو7» و «بلک باتم ما رینی» مدعی است. کمپانی فاکس سرچ لایت با «سرزمین آوارهها» ساخته کلوئی ژائو یک رقیب مدعی جدی دارد.اما شاید جا برای فیلمهای دیگری مانند «میناری»(A24) یا «پدر» (سونی پیکچرز کلاسیکس) وجود داشته باشد.
پیشبینی نامزدها به شرح زیر است:
1- سرزمین آوارهها(Nomadland)
2-دادگاه شیکاگو 7(“The Trial of the Chicago 7)
3-میناری(Minari)
4-منک(Mank)
5-یک شب در میامی(One Night in Miami)
6-پدر(The Father)؛ محصول سونی پیکچرز کلاسیکز
7-ما رینی بلک باتم(Ma Rainey’s Black Bottom)،
8-یهودا و مسیحای سیاه (Judas and the Black Messiah)، محصول برادران وارنر
9-اخبار دنیا (News of the World)، محصول یونیورسال پیکچرز
10-زن جوان آیندهدار(“Promising Young Woman)
*رقبای بعدی
11-آوای متال(Sound of Metal)؛ آمازون استودیوز
12-5 همخون(5 Da bloods)نت فلیکس
13-جشن پایان تحصیلی (The prom) نت فلیکس
14-موریتانی (“The Mauritanian”)، محصول اس تی ایکس فیلمز
15-روی صخرهها ( on The Rocks)، محصول مشترک اپل پلاس و A24
16-آسمان نیمهشب (“The Midnight Sky)، محصول نت فلیکس
17- سول/روح (Soul)، پیکسار
18-اولین گاو (First Cow)؛محصولA24
19-آمونیت (Ammonite)، محصول نئون
20-پالم اسپرینگز(“Palm Springs)، محصول مشترک نئون وهولو
• رقبای جوایز در ردیف بالا
21-آمریکا مقابل بیلی هالیدی(The United States vs. Billie Holiday)، محصول هولو
22-تنت(Tenet)، محصول برادران وارنر
23-تکههای از یک زن (“Pieces of a Woman”)، محصول نتفلیکس
24-شری (Cherry)، محصول اپل تی وی پلاس
25-سوپرنوا (Supernova)؛ محصول بلیکر استریت

«عقاید یک دلقک» را باید یکی از ماندگارترین آثار در تاریخ ادبیات آلمان دانست. «عقاید یک دلقک» روایت زندگی هانس شنیر، فردی از یک خانواده متمول با طرز فکری منحصر است. هانس خانه پدری را به خاطر تفاوت در نوع نگرش به زندگی و مذهب ترک گفته و به عنوان یک دلقک مشغول به کار است.
این کتاب شرایط اجتماعی آلمان تحت سلطهی هیتلر و پس از دوران جنگ را به تصویر میکشد و به انتقاد از نهادهای مسیحی همسو با هیتلر، میپردازد.
دختر سروان اثر آلکساندر پوشکین
رمان مشهور «دختر سروان»، شاهکار آلکساندر پوشکین و سرآغاز رمان تاریخی روسیه است. «دختر سروان» داستانی رمانتیک و زندگینامهای است که در متن شورش پوگاچف در دوران سلطنت ملکه کاترین دوم جریان دارد.
«دختر سروان»، نخستین بار در سال ۱۸۳۶ به انتشار درآمد. این رمان به شکل خاطرات رمانتیک یک افسر اصیل امپراتوری روسیه به اسم پتر آندرویچ و با زاویه دید اول شخص به نگارش درآمده است.
بابا گوریو اثر بالزاک
«باباگوریو» را بالزاک در مدت زمان چهل روز نوشت و در سال ۱۸۳۵ به صورت کتاب منتشر کرد.
این شاهکار کلاسیک شرححال پیرمردی بهنام بابا گوریو است که عاشقانه دلباختهی دو دختر خود است، اما مورد بیمهری و بیتوجهی شدید آنها قرار میگیرد.
ابله اثر فیودور داستایوفسکی
«ابله» در سال ۱۸۶۹ منتشر شد. پرنس مویخکین، آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته، پس از اقامتی طولانی در سویس برای معالجه بیماری به میهن خود باز میگردد. مویخکین دچار نوعی جنون شده است که نمودار آن بی ارادگی مطلق است.
«ابله» یکی از معروفترین رمانهای داستایوفسکی است که به شکلی بسیار واقع گرایانه به موشکافی شرایط جامعه و شخصیتهای داستان پرداخته است.
مرشد و مارگاریتا اثر میخائیل بولگاکف
بولگاکف این کتاب در سال ۱۹۴۱ در زمان حکومت استالین تموم کرد، اما کتاب حدود بیست سال بعد منتشر شد. بسیاری از منتقدان ادبی از «مرشد و مارگاریتا» به عنوان یکی از بزرگترین آثار ادبیات روس یاد میکنند.
در این رمان سه داستان در هم تنیده اتفاق میافتد: ماجرای شیطان در مسکو، به صلیب کشیده شدن مسیح و ماجرای عشق مرشد و مارگاریتا

برخورد کوتاه فیلمی به کارگردانی «دیوید لین» است که علیرغم محبوبیتش میان منتقدین و سینمادوستان، هرگز بهاندازهی آثاری نظیر «لورنس عربستان»، «دکتر ژیواگو » قدر و منزلت پیدا نکرده و دیده نشده است. این فیلم بر اساس نمایشنامهی یکپردهای زندگی بیتحرک اثر «نوئل کاورد» شکل گرفته است.
«برخورد کوتاه» قصهی یک آشنایی و دلدادگی کوتاهمدت میانِ زن و مرد در آستانهی میانسالی است. این فیلم اثری فوقالعاده هیجانانگیز و پراحساس است که تقریباً نقصی ندارد و با مهارت و استادی ساخته شده است.
مرد سوم
«مرد سوم» فیلمی به کارگردانی «کارول رید» و نویسندگی «گراهام گرین» است. یکی از بهترین فیلمهای تاریخ در دوران پس از جنگ جهانی دوم اروپا و پیش از آغاز جنگ سرد، درباره یک رمان نویس غربی به نام هالی که برای ملاقات با دوستش هری به وین میرود و متوجه میشود او به تازگی مرده است.

«مرد سوم» فیلمی دربارۀ ظهور دنیایی تازه بعد از جنگ است که در آن اصول دنیای کهن فروپاشیده و زور، قدرت و نفوذ و نه هوش، حساسیت و منطق پارامترهای دوام آوردن هستند.
پیشخدمت
«پیشخدمت»، به اعتقاد بسیاری از منتقدان، بهترین ثمره همکاری «جوزف لوزی» در مقام کارگردان و «هارولد پینتر» در مقام فیلمنامهنویس است؛ شاهکاری تمامعیار متعلق به سنتِ سینمای هنری اروپا، که هنوز هم بعد از چند دهه، تماشایی است.

این فیلم داستان مردی عالیرتبه به نام تونی است که شخصی به نام بارت را در سِمت پیشخدمت خود استخدام کرده است. پیچیدگی داستان و شخصیتها فیلم را به شاهکاری فراموش نشدنی تبدیل میکند.
حالا نگاه نکن
فیلم «حالانگاه نکن» توسط یکی از نوابغ سینما با نام «نیکلاس روگ» ساخته شده که کارگردان شناخته شدهای در ایران محسوب نمیشود. فیلم نامهی «حالا نگاه نکن» را «آلن اسکات» براساس داستانی کوتاه به همین عنوان از «دافنه دوموریه» نوشته است.

آن چه سینمایی «حالا نگاه نکن» را جذاب میکند، این است که در خلال فیلم همه چیز شیطانی و مرموز به نظر میرسد و این ویژگی تا پایان فیلم نیزادامه دارد. این فیلم با فیلمبرداری، تدوین و استفاده از عناصر رازآلود و تاریک در یک فضای ترسناک، هنوز به عنوان یکی از شاهکارهای تریلر روان شناسانه محسوب میشود.
قوش
«قوش» دومین فیلم «کن لوچ» در سال ۱۹۷۰ ساخته شد که به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای انگلستان شناخته شده است.

این فیلم بر اساس رمانی اثر «بری هاینز» ساخته شده و به روایت داستان بیلی کاسپر میپردازد؛ یک نوجوان فکور و نحیف که اهل شهر معدنیای به نام بارنسلی است.« کن لوچ» در «قوش» سعی دارد زندگی و فعالیت کارگر انگلیس در دهه ۶۰ را به شکلی صادقانه به تصویر بکشد.
رگ یابی
فیلم «رگ یابی» به کارگردانی «دنی بویل» با اقتباس از رمان پرفروش «اروین ولشریال» که در ادینبرگ اسکاتلند رخ داده و داستان طنز تلخ فرار از دنیای واقعی و آلوده شدن به مواد مخدر را نشان میدهد.

«رگیابی»، روایتگر روزمرگیهای جوانهایی است که در دام خلاف و مواد مخدر فرو رفتهاند؛ با این وجود، هنوز هم دیوانهوار در جادههای تباهی و خودویرانگری پیش میروند. «رگیابی» ساختار غیرمتعارفی دارد که با وجود سالها از زمان ساختش، دیدنی و تأثیرگذار است.
رازها و دروغها
«رازها و دروغ ها» پنجمین فیلم «مایک لی» کارگردان انگلیسی که در جشنواره فیلم کن ۱۹۹۶ برنده نخل طلا شد، است. «رازها و دروغ ها» روایتگر زندگی سینتیا زنی است که به تنهایی دختر بیست ساله خود را بزرگ کرده و با او زندگی میکند.

هیچگونه احساسات سطحی گری در این فیلم وجود ندارد؛ «لی» از هر گونه کلیشهای دوری جسته است تا بتواند تنش واقعی در ذات موقعیت را به خوبی روایت بکند.