سینما و تئاتر
رضا موتوری و کپی های پس از آن
منتشر شده
1 سال پیشدر
توسط
چوبین
یک سال بعد از توفان «قیصر»، «رضا موتوری» روی پرده آمد. سومین ساخته مسعود کیمیایی از ۱۰ آذر ۱۳۴۹ در ۱۶ سینمای تهران اکران عمومی شد. مولن روژ، رنگین کمان، ژاله، همای، توسکا، چرخ و فلک، اورانوس، فیروزه، پاسارگاد، مهتاب، رکس، شهوند، نپتون، لیدو، دیانا و اسکار سینماهای نمایشدهنده رضا موتوری بودند. همزمان با فیلم کیمیایی، «مردی از جنوب شهر» (صابر رهبر) با بازی فردین در ۱۴ سینمای پایتخت اکران شد.
یک سال قبل هم فیلم دیگری از صابر رهبر همزمان با فیلم کیمیایی روی پرده آمده بود؛ فیلم «دنیای آبی» که ۳ بازیگرش (بهروز وثوقی، پوری بنایی و تجدد) در قیصر حضور داشتند، بازی را به فیلم کیمیایی باخت و در هیاهوی قیصر دیده نشد. سال ۴۹، اما اتفاق دیگری رخ داد. درحالیکه چندماه قبل از اکران رضا موتوری، قیصر در اکران دوم بیشتر از اکران اولش فروخته بود، اقبال عمومی از فیلم سوم کیمیایی در حد متوسط باقی ماند. رضا موتوری در اکران اول تهران ۸۰۰ هزار تومان فروخت؛ تقریبا نصف فروش مردی از جنوب شهر که در تبلیغاتش با اشاره به شاد بودن فیلم این جمله به چشم میخورد: «در این فیلم خبری از چاقوکشی نیست.»

برخلاف قیصر، درباره رضا موتوری خبری از حمایت منتقدان هم نبود. هوشنگ حسامی در روزنامه کیهان با نقد «چرا رضا موتوری فیلم خوبی نیست» به استقبال فیلم رفت. بیژن خرسند به بهانه رضا موتوری پنبه همه ساختههای کیمیایی را زد و حتی پرویز نوری (از مدافعان قیصر) در هفتهنامه فردوسی، با وجود تعریف و تحسین از چند سکانس، رضا موتوری را در مجموع فیلمی ضعیف نامید. در عوض پرویز دوایی برای فیلم سنگ تمام گذاشت و آن را اثری بهمراتب غنیتر از قیصر خواند. مجادله قلمی دوایی با حسامی هم به نوعی تداعیکننده جنجالهای مطبوعاتی قیصر بود.
چند سینمایینویس جوان مثل رضا سهرابی و جمشید اکرمی هم جزو علاقهمندان فیلم بودند، ولی رضا موتوری شوری را که قیصر میان منتقدان، روزنامه نگاران و روشنفکران به پا کرده بود تکرار نکرد. فیلم در گذر بیشتر و بهتر دیده شد و در یادها ماند. رضا موتوری گرچه موفقیت قیصر را تکرار نکرد و فاقد استحکام دراماتیک داش آکل و گوزنها بهنظر میرسید، ولی نوجویانهترین و مدرنترین فیلم دوره اول فیلمسازی کیمیایی است.

در نیمه اول فیلم، موقعیتهای قراردادی سینمای فارسی به سخره کشیده میشود و در سکانس تیمارستان فیلم لحن سوررئالیستی بهخود میگیرد. جایی که دیوانهها در مواجهشان با یکدیگر از چوب جای اسلحه استفاده میکنند هم صدای شلیک گلوله میآید و هم یکی گلوله میخورد و از پا در میآید. رضا موتوری از نیمه دومش لحن تلخ و تراژیک مییابد؛ بهمراتب تلختر از قیصر و مشحون از به یاد ماندنیترین لحظههای ناب سینمای کیمیایی.
از کبریتی که اصطلاحاً «شاه» میایستد تا بر پیروزی اخلاقی رضا در پس شکست ظاهریاش شهادت دهد، تا حضور وسترنوار ممد الکی و دار و دستهاش در حوالی زیر بازارچه و کل سکانس چاقو خوردن رضا در سالن سینما. با وجود اینکه موفقیت قیصر را در اکران تکرار نکرد، اما مثل اغلب آثار قبل از انقلاب سازندهاش جریانساز از کار درآمد. آنچه بهعنوان نهضت سینمای ارزان خیابانی در ابتدای دهه ۵۰ به راه افتاد، بیش از هر فیلم دیگری وامدار رضا موتوری بود.

اساسا ضدقهرمان سینمای خیابانی و شاخه حسی و غریزی موج نو از این فیلم کیمیایی متأثر بوده است. این تأثیرپذیری را میشود در فیلمهای جوانانه دهه ۵۰ هم که سازندگانشان میکوشیدند در سطحی فراتر از سینمای فارسی حرکت کنند نیز مشاهده کرد. از فیلمهای مجاهد- دلجو گرفته تا «فریاد زیر آب» که سازندهاش سیروس الوند، با سوار موتور کردن قهرمان زخمیاش یا بهره گرفتن از ترانهای تلخ، ادای دینی آشکار به رضا موتوری کرد.
رد و سایه رضا موتوری در فیلمهای کیمیایی هم قابل مشاهده است. با یک نمونه در قبل از انقلاب (استفاده از ترانه مرد تنها در فیلم «بلوچ») و ارجاعاتی در فیلمهای بعد از انقلاب. شاید بتوان گفت خود کیمیایی بیشتر از هر فیلمساز دیگری به فیلم خاطرهانگیزی که در انتهای دهه ۴۰ ساخته بود ارجاع داد نمای پایانی «سرب» و حرکت دوربین و تأکید بر کلاه نوری نمای پایانی رضا موتوری را به یاد میآورد که دوربین به روی موتور (تنها شی به جا مانده از قهرمانی که از پا درآمده) میرود تا تصویر فیکس شود. در «ردپای گرگ» حضور فرامرز قریبیان که چونان تک سواری زخمی با اسب در خیابانها میتاخت، به شکلی دلپذیر، رضا موتوری را تداعی میکند.

اجرای موسیقی منفردزاده در سکانس فینال ردپای گرگ، هم اشارهای آشکار به همین فیلم است. کیمیایی در «سلطان» به شکلی آشکارتر به رضا موتوری ارجاع داد و از بازسازی صحنه چاقو خوردن رضا، تا حتی دکوپاژ صحنههای موتورسواری، که در آن یکی دو بار دوربینش را در زاویهای مشابه با فصلهای معروف فیلم قدیمیاش قرار داد.

صحنه شروع فیلم «مرسدس» و حضور اتومبیل گرانقیمت زیر بازارچه و محله امامزاده یحیی، که حکم وصلهای نچسب را در محلهای سنتی و قدیمی دارد هم باز یادآور ورود رضا موتوری با رولز رویز به محلهاش است. در «خون شد» تازهترین ساخته کیمیایی، کل فصل تیمارستان، تداعیکننده رضا موتوری است. مجموعه این ارجاعات نشان میدهد رضا موتوری برای کیمیایی هم فیلم دلپذیری بوده که بارها به شکلهای مختلف به آن ارجاع داده است. فیلمی که شاید شهرت و موقعیت تاریخساز قیصر و گوزنها را نداشته باشد، ولی یکی از مهمترین آثار سازندهاش است و هرگز در گذر زمان به فراموشی سپرده نشده است. ۵۰ سال گذشته و رضا موتوری همچنان جوان است.

پر از طراوت و حس. با تصاویر نصرتالله کنی، موسیقی منفرد زاده، صدای فرهاد و کیمیایی جوانی که خوب میداند چطور با نمایش ریختن قطرههای خون بر باک سفید موتور رضا، حس بیافریند و دلاور دورانش را چطور سوار رخش (موتور) کند تا در خیابانهای تهران انتهای دهه ۴۰ جولان بدهد و عاقبت هم روی آسفالت جان بدهد. ۵۰ سال گذشته و هنوز زوم بک از دست خونی رضا بر پرده سینما دیانا، خودش حکایتی است نامکرر و تمام نشدنی. نشانی کامل از ذوق و قریحه کیمیایی جوان، که ۵۰ سال پیش در چنین روزی یکی از صمیمیترین و دوست داشتنیترین فیلمهایش روی پرده رفت تا به قول دوایی حس را با زخمههایش بیدار کند و با صدای بیصدا چند نسل را با خود همراه سازد.

مسعود کیمیایی در گفت و گوی اخیرش با مجله اندیشه پویا درباره مسایل مختلف سینما و جامعه گفت:
یک لباس فروشی در کلن آلمان بود که همیشه ویترین آن را نگاه میکردم. یک دست کت و شلوار با رنگ قهوه ایی، دو سال بعد و دو سال دیگر در ویترین این فروشگاه بزرگ لباس بود. در این مدت قیمت آن هیچ تغییری نمیکرد. در سرزمین خودم قیمتی نیست که دو هفته دوام بیاورد، روزنامهایی نیست که دو هفته یک عقیده را داشته باشد، در تلویزیون به سرعت عقیده ها در سریالها جا به جا میشود. در سینما یک فیلم را سه کمیسیون دید، صحنهایی را یک کمیسیون رد کرد، همان صحنه را کمیسیون بعدی چقدر خوش آب و هوا دید..

-مردم گرسنهاند. مردم جاجیم زندگیشان را نمیتوانند بکشند، این حقوقهایی که مردم میگیرند خود به خود آنها را وادار به ضد اخلاق میکند. الان دیگر مفاهیم زیبای هنرمندانه و کشفیات این جهانی از هنرهای ناب، تاریک است. ما در جای تاریکی از تاریخ جهان زندگی میکنیم. یک دفعه میخوانی یک سرزمینی میآید مردم را روی این کره زیبای زمین ترور میکند یک ویروسی را میدهد به جهان که عدهایی بمیرند. یک زمانی بود که قاضی دادگستری میگفت تو این را کشتی باید اعدام شوی. الان آن کسی که باید اعدام بشود کیست؟
آثار و تبعات مخرب اقتصادی، انسانی، روحی و روانی و فرهنگی این وضعیت هولناک را چه کسی جوابگوست؟ از خدای خودت میپرسی اینجا کجاست که من دارم زندگی میکنم؟ میان این همه نازیبایی و این همه زشتی، من چگونه زیبایی بسازم، زیبایی بیافرینم؟ حافظ میخوانی میبینی این واژهها چرا غریبه شدهاند؟ واژههایی که تو در بیست سال پیش یک حس عاشقانه به آنها داشتی الان اصلا آن را نمیشناسی.

هنرمند باید حرف بزند، باید کار کند. برای اینکه چرا کار نمیکند هم باید کار کند. هنرمند نمیتواند بیکار باشد. هنرمندی که کار نکند و حرف نزند بیمار میشود.
یکی از دستورات بد در جهان، تزریق کردن امید است. آن امید اگر امید باشد، تزریق نمیشود. اصلا در بطن شناخت و حرکت جامعهات، ایستایی جامعهات و به ناچار ایستایی مردم و تفکر نمیتوان امید تزریق کرد. امید را باید نشان داد. امید را باید دید. امید همهاش در آینده نیست. پایههایی که امید را باور کنی حالاست. من اگر به تو سفارش زیبایی بدهم و هیچگاه به دستت نرسد زشت ترین آدم دنیایم.

شاید دوست داشته باشید

در این فهرست که سه بخش دارد.مدعیان این رشته معرفی شدند.فصل اهدای جوایز منتقدان آغاز شده است. امسال 25 فیلم را میتوان با رده بندی پیش بینی کرد که احتمال دارد در فهرست نامزدها باشند.سال گذشته تعداد مدعیان و پیش بینی ها پنجاه عنوان فیلم بود.
نتفلیکس با سه فیلم «منک» ، «دادگاه شیکاگو7» و «بلک باتم ما رینی» مدعی است. کمپانی فاکس سرچ لایت با «سرزمین آوارهها» ساخته کلوئی ژائو یک رقیب مدعی جدی دارد.اما شاید جا برای فیلمهای دیگری مانند «میناری»(A24) یا «پدر» (سونی پیکچرز کلاسیکس) وجود داشته باشد.
پیشبینی نامزدها به شرح زیر است:
1- سرزمین آوارهها(Nomadland)
2-دادگاه شیکاگو 7(“The Trial of the Chicago 7)
3-میناری(Minari)
4-منک(Mank)
5-یک شب در میامی(One Night in Miami)
6-پدر(The Father)؛ محصول سونی پیکچرز کلاسیکز
7-ما رینی بلک باتم(Ma Rainey’s Black Bottom)،
8-یهودا و مسیحای سیاه (Judas and the Black Messiah)، محصول برادران وارنر
9-اخبار دنیا (News of the World)، محصول یونیورسال پیکچرز
10-زن جوان آیندهدار(“Promising Young Woman)
*رقبای بعدی
11-آوای متال(Sound of Metal)؛ آمازون استودیوز
12-5 همخون(5 Da bloods)نت فلیکس
13-جشن پایان تحصیلی (The prom) نت فلیکس
14-موریتانی (“The Mauritanian”)، محصول اس تی ایکس فیلمز
15-روی صخرهها ( on The Rocks)، محصول مشترک اپل پلاس و A24
16-آسمان نیمهشب (“The Midnight Sky)، محصول نت فلیکس
17- سول/روح (Soul)، پیکسار
18-اولین گاو (First Cow)؛محصولA24
19-آمونیت (Ammonite)، محصول نئون
20-پالم اسپرینگز(“Palm Springs)، محصول مشترک نئون وهولو
• رقبای جوایز در ردیف بالا
21-آمریکا مقابل بیلی هالیدی(The United States vs. Billie Holiday)، محصول هولو
22-تنت(Tenet)، محصول برادران وارنر
23-تکههای از یک زن (“Pieces of a Woman”)، محصول نتفلیکس
24-شری (Cherry)، محصول اپل تی وی پلاس
25-سوپرنوا (Supernova)؛ محصول بلیکر استریت

در ماههای آخر۲۰۲۰ و در سال۲۰۲۱ هم سینماگران برای طرفداران فیلمهای ترسناک، تعداد زیادی فیلمهای هولانگیز و ترسناک تدارک دیدهاند که درصورت کاهش شیوع کرونا در تاریخهای تعیینشده اکران میشوند. از جمله این فیلمها میتوان به «یک مکان آرام۲» و «کندیمن» اشاره کرد. در این مطلب به تعدادی از فیلمهای ترسناکی که قرار است در سال۲۰۲۱ انتشار یابند، اشاره میکنیم.
جنگ داخلی
«جنگ داخلی» فیلمی ترسناک با درونمایههای نژادی است که به جای سینما از ۱۸ سپتامبر۲۰۲۰ در شبکه «ویاودی» (VOD) انتشار یافت. جرارد بوش و کریستوفر رنز این فیلم را کارگردانی کردهاند.
جانل مونائه در این فیلم در نقش زنی نویسنده ایفای نقش میکند که در قرن نوزدهم بهعنوان برده، روی یک مزرعه در جنوب آمریکا کار میکند. این فیلم تاکنون با واکنشهای متفاوتی از سوی منتقدان مواجه شده است.
«مرد خالی» ۴ دسامبر ۲۰۲۰
ما هنوز نمیدانیم چه فیلمی در سال ۲۰۲۰ ملقب به ترسناکترین فیلم خواهد شد. «مرد خالی» یکی از فیلمهای مطرح امسال است که انتظار میرود در ۴ دسامبر سالجاری در سینماها اکران شود. مرد خالی، یک فیلم ماوراءالطبیعی ترسناک است که توسط دیوید پریور با اقتباس از کتاب «مرد خالی» نوشته کالن بان و وانسا آر دلری ساخته شده است.

در این فیلم داستان یک مأمور پلیس سابق روایت میشود که پیشتر شاهد قتل زن و فرزندش بوده و اکنون در پی یافتن دختری ناپدیدشده است. او حین جستوجو برای یافتن این دختر، به گروهی مخفی برمیخورد که درصدد احضار موجودی ماورا الطبیعی هستند.
اتاق فرار ۲
این فیلم در دنباله داستان فیلم «اتاق فرار» (۲۰۱۹) ساخته شده که با بودجه ۹ میلیون دلاری، ۵۵ میلیون دلار فروش کرده بود. در فیلم اتاق فرار، از بازیگران جوان استفاده شده بود.

موضوع آن نیز پیداکردن راهکاری برای گریز از یک اتاق فرار لعنتی بود. تیلور راسل بازیگر فیلم «بریک اوت» و لوگان میلر در کنار ایزابل فورمن بازیگر فیلم «یتیم» و هالند رودن، در فیلم «اتاق فرار ۲» بازی میکنند. درباره موضوع داستان این فیلم هنوز چیزی فاش نشده است.
یک مکان آرام، قسمت ۲
این فیلم که دنباله فیلم «یک مکان آرام» است نیز یکی از بزرگترین فیلمهای ترسناکی است که در سال۲۰۲۱ در سالنهای سینما نمایش داده خواهد شد، نگارش فیلمنامه و کارگردانی یک مکان آرام، قسمت ۲ را نیز جان کراسینسکی بهعهده دارد. بازیگران این فیلم نیز امیلی بلانت، میلیسنت سیموندز و نواه ژوپ هستند.

موضوع این فیلم درباره خانواده «آبوت» است که در دنیایی مملو از هیولاهای شکارچی و احساساتی زندگی میکنند. در این فیلم خانواده آبوت، بازماندگان دیگری از نوع انسان را نیز در این دنیای احاطهشده توسط هیولاها پیدا میکنند. این فیلم در حالی روانه بازار میشود که فیلم اول «یک مکان آرام» در سال۲۰۱۸ با بودجه ۱۷ میلیون دلاری در نهایت به موفقیت بزرگی رسید و ۳۴۰ میلیون دلار فروش کرد.
شب گذشته در سوهو
«شب گذشته در سوهو» را ادگار رایت، کارگردان باسابقه در عرصه فیلمهای ترسناک، کارگردانی کرده است. او با فیلمهای «شان مردگان»، «بیبی راننده» و «سکات پلیگریم در برابر دنیا» در ژانر فیلمهای ترسناک، جنایی و هیجانانگیز به شهرت رسیده است.

شب گذشته در سوهو، اما نخستین فیلم تماما ترسناک ادگار رایت، این کارگردان بریتانیایی است. حوادث این فیلم در لندن دهه ۱۹۶۰ و لندن امروزی رخ میدهند. در این فیلم آنیا تیلور جوی، توماسین مکانزی بازیگر فیلم «خرگوش جوجو» و ترنس استمپ بازی میکنند.
مارپیچ (از سری فیلمهای اره)
«مارپیچ» فیلم ترسناک آمریکایی است که قرار است در ۲۱ماه مه۲۰۲۱ توسط کمپانی لاینزگیت در آمریکا روانه بازار شود. این فیلم از آخرین سری فیلمهای ترسناک «اره» است. دارن لین بوسمن این فیلم را کارگردانی کرده و کریس راک و ساموئل الجکسون (کارگردان مشهور سینمای آمریکا) نیز در آن به ایفای نقش میپردازند.

داستان این فیلم درباره ۲ کارآگاه به نامهای ازکل زک (با بازی کریس راک) و ویلیام شنک (مکس مینگلا که در سریال سرگذشت ندیمه نیز بازی کرده بود)، است که تحت نظارت یک پلیس کهنهکار (با بازی ساموئل الجکسون) مسئول انجام تحقیقات روی قتلهای خشن و بیرحمانهای هستند که در گذشته در شهرشان رخ داده بود.
هالووین میکشد
فیلم «هالووین میکشد» از سری فیلمهای ترسناک «هالووین» به کارگردانی دیوید گوردونگرین است. این فیلم بهاحتمال زیاد در ۱۵ اکتبر ۲۰۲۱ اکران میشود. پیشتر این فیلم قرار بود در ۱۵ اکتبر سال ۲۰۲۰ روی پرده سینما برود که تاریخ اکران آن بهدلیل شیوع ویروس کرونا یک سال به تعویق افتاد.

در این فیلم جیمی لیکورتیس در نقش لوری استرود، تنها بازمانده داستان فیلم هالووین (۱۹۷۸)، ایفای نقش میکند. او از افسردگی و اختلال روانی ناشی از حوادث داستان فیلم هالووین رنج میبرد. فیلم «هالووین به پایان میرسد» نیز آخرین فیلم از سهگانه فیلمهای اخیر هالووین است که قرار است در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۲ اکران شود.
کندیمن
فیلم «کندی من» به کاگردانی نیا دا کاستا، از مهمترین و بزرگترین فیلمهای ترسناک سال۲۰۲۰ است که قرار بود در تابستان سالجاری اکران شود، اما بهدلیل اوجگیری شیوع کرونا، تاریخ اکران آن تا اکتبر ۲۰۲۱ به تعویق افتاد و اکنون نیز براساس تازهترین اخبار قرار است در سال۲۰۲۱ اکران شود.

داستان این فیلم درباره روحی شیطانی به نام کندیمن است که توسط یک دانشجو به این دنیا احضار میشود. او یک روح قاتل است که بعد از یکسری اتفاقات، یکی از دستهایش قطع شده و به جای آن یک قلاب دارد.
در ماههای آخر۲۰۲۰ و در سال۲۰۲۱ هم سینماگران برای طرفداران فیلمهای ترسناک، تعداد زیادی فیلمهای هولانگیز و ترسناک تدارک دیدهاند که درصورت کاهش شیوع کرونا در تاریخهای تعیینشده اکران میشوند.

آمبرتو دِ/Umberto D
«ویتوریو دسیکا» کارگردان فیلم «دزد دوچرخه» به عنوان یکی از بزرگان سینمای نئورئالیسم جهان است. «امبرتود» یکی از فیلمهای کمتر دیده شده او، روایتی است از زندگی پیرمردی بازنشسته و مستاجر که پس از اینکه از عهدهی تامین اجاره اطاق بر نمیآید از خانه بیرون انداخته میشود.
ویژگیهای زیادی وجود دارند که موجب شده فیلم، با گذشت چندین دهه همچنان درخشان بماند. توجه دقیق به جزییات، عدم قصه پردازی و دوری جستن از کشمکشهای داستانی از جملهی این موارد مهم اند.
روکو و برادارنش/ Rocco and His Brothers
فیلم «روکو و برادرانش» به کارگردانی فیلمساز شهیر ایتالیایی «ویسکونتی» است. چهار برادر روستایی که به تازگی پدر خود را از دست داده اند به همراه مادر خود برای پیدا کردن کار به شهر میلان میروند. جایی که برادر بزرگترشان هم اکنون در آنجا مشغول کار است و تصمیم دارد با دختر مورد نظر خود ازدواج کند.

«روکو و برادرانش» در نگاه اول، خیلی راحت میتواند فیلمی نئورئالیستی بهنظر برسد؛ آن هم در سالهایی که نئورئالیسم نفسهای آخر را میکشید. اما «روکو و برادرانش»، بیشتر حاوی دغدغههای فلسفی «ویسکونتی» است و بهجز موضوع و لوکیشنها و بستر اجتماعی که نئورئالیسم را تداعی میکند، دیگر مؤلفههای این مکتب غایباند.
جاده/La Strada
کمتر کسی پیدا میشود که سینمای ایتالیا را پیگیری کرده و آثار شاخص «فدریکو فلینی» کارگردان پرآوازه و توانمند و البته مؤلف ایتالیا را ندیده باشد. زامپانو که با نمایش سیار زورمندیهایش روزگار میگذراند، جلسومینای معصوم و ابلهنما را میخرد تا در نمایشهایش دستیار او باشد..

«فلینی» در ساخت این فیلم از تجربیات دوران کودکیاش بهره گرفته و بخشهایی از آن به زندگی فقیرانهاش شباهت دارد و شاید به همین دلیل بیش از حد نزدیک به واقعیتهای تلخی است که در آثار مشابه در آن دوران، کمتر مورد توجه قرار میگرفت.
شب /La Notte
«شب» فیلم میانی در سهگانهیی از «آنتونیونی» است که با «ماجرا» شروع و با «کسوف» تمام میشود. نویسنده جوانی به نام جووانی و همسرش لیدیا احساس میکنند که پایان دوره عشقی که برای یکدیگر داشتهاند رسیده اسـت، امـا از ابراز این حقیقت اجتناب مـی کنند.

درهمریختگی پیوندهای عاطفی و تنهاییهای عمیق جهان سینمایی را شاید بتوان مشخصترین ویژگی آثار «آنتونیونی» دانست؛ از این رو او را یکی از متفاوتترین روایتگران تنهایی انسانها به این سبک و سیاق است. «شب» در یازدهمین جشنواره فیلم برلین برنده جایزه خرس طلایی و نیز برنده جایزه دیوید دی دوناتلو برای بهترین کارگردان شد.
استرامبولی/ Stromboli
«روبرتو روسلینی» از بزرگترین و برجستهترین فیلمسازان سینمای ایتالیا به شمار میآید که به جهت تاثیرگذاری و ایجاد جریان نوین در سینمای ایتالیا لقب «پدرخوانده موج نوی سینما ایتالیا» به وی اعطا شد. «روسلینی» با «اینگرید برگمن» بازیگر مشهور هالیوود، فیلم «استرامبولی، سرزمین خدا» را ساخت.

فیلم داستان کارین زنی فراری از لیتوانی است که همسر ماهیگیر ایتالیایی بینوایی میشود تا از زندانی شدن در یک اردوگاه بگریزد، اما خود را در تله استرامبولی یک جزیره دورافتاده آتشفشانی مییابد.
زندگی زیباست / Life Is Beautiful
«زندگی زیباست» یکی از مهمترین آثار کمدی و ضد جنگ تاریخ سینما محسوب میشود که «روبرتو بنینی» در سال ۱۹۹۷ آن را روانه سینما کرد. داستان فیلم درباره مرد یهودی سرخوشی به نام گوئیدو است که به شهر میآید تا زندگی جدیدی را تجربه کند. او در این شهر با زنی به نام دورا آشنا میشود

فیلم «زندگی زیباست» معمولاً بهعنوان یک فیلم کمدی شناخته میشود، اما تنها بخشی از قسمت اول فیلم دارای تم کمدی است و بعد از آن ماجرای فیلم به وضعیت یهودیان در جنگ جهانی و رفتارهای خصمانهی نازیها با آنها کشیده میشود.
یک روز بخصوص /Una giornata particolare
«اتوره اسکولا» یکی از بهتری فیلمهای سینمای ایتالیا یعنی «یک روز بخصوص» را جلوی دوربین برد و برای این فیلم موفق به دریافت بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان گلدنگلوب سال ۱۹۷۸ و جوایز متعددی در سایر جشنوارههای سینمایی شد. فیلم روایتگر یک روز رابطه ظریف و پنهانی یک روزنامهنگار مخالف رژیم فاشیستی و زنی ساده و خانهدار است.

این فیلم رژیم فاشیست ایتالیا در آن زمان را از نظرگاهی تازه مورد انتقاد قرار میدهد. این فیلم اثری عشقی با زمینههای سیاسی به شمار میرود.