گوناگون
صادرات پراید از جوک تا واقعیت!
منتشر شده
1 سال پیشدر
توسط
چوبین
گرچه واردات خودرو حدود سه سالی است که ممنوع شده و امکان ورود آن به دلیل تغییر در ضوابط واردات خودرو و ممنوعیت ثبت سفارش وجود ندارد، ولی صادرات خودرو از ایران صورت میگیرد.
صنعت خودروسازی ایران طی سالهای اخیر روزهای پر فراز و نشیبی را پشت سر گذاشته است. روزهایی که خاطرات خوش و ماندگار کمی ندارد؛ بدین گونه که در اولین سالهای تولید خودرو در ایران پای بسیاری از خودروسازان خارجی را به ایران باز شد. سالهایی که خودروسازی ایران بسیار درخشان بود و حالا مرور آن مانند ریختن آب سردی بر پیکر نیمه جان صنعت خودروسازی است.
آخرین وضعیت خودروسازان داخلی
انگار مشکلات دست به دست هم دادهاند و یک زنجیر شدهاند تا مانع از چرخش چرخ صنعت خودروسازی شوند؛ طوری که تحریمها طی یک دهه اخیر شوک بزرگی به صنعت خودروسازی وارد کرد.
با جدیتر شدن تحریمهای ایران، شرکای خارجی خودروسازی داخلی به مرور از کشور خارج شدند و تنها چند کارخانه خودروسازی با دنیایی مشکل و البته حواشی ادامه فعالیت برای ایران باقی ماند. پس از آن خروج آمریکا از برجام کار را بدتر کرد و صنعت خودروسازی را که تازه جان گرفته بود از پا درآورد. حالا صنعت خودروسازی داخلی تنها است و باید دنبال راه چاره باشد. بسیاری از خودروهای ناقص کف کارخانه خوابیدهاند و به دلیل کمبود قطعات خاک میخورند. مشتریان داخلی خودروهای ایرانی نیز انتظار میکشند تا خودروها کامل شوند و به دست آنها برسد. قطعه سازان نیز وضعیت خوبی در این روزها ندارند. قطعاتی که باید برای ساختنش هزینه گزافی را بپردازند و بدهیهایی که از سوی خودروسازان پرداخت نمیشود.
نوسانات نرخ ارز و تاثیرش بر بازار خودرو از یک سو، ممنوعیت واردات خودرو از سویی دیگر و از نیمههای ۹۸ ورود و شیوع ویروس کرونا نیز نمکی دیگر بر زخم خودروسازان داخلی بود تا صنعت خودروسازی را تا مدتی دچار کندی کند.
حالا به نظر میرسد شیوع کرونا صنعت خودروسازی را به صورت جدی تحت تاثیر قرار داده است و نه تنها قیمت تمام شده خودروها را با افزایش چندبرابری همراه کرده، بلکه بازار خودروهای کارکرده را هم با اختلاف قیمت نسبت به مدت مشابه سال گذشته مواجه کرده است.
اکنون مشکلات تولید خودرو و واردات قطعات شیوع ویروس کرونا تشدید شده است و به نوعی تهدیدی برای تولید کنندگان داخلی و خواب صنعت خودروسازی محسوب میشود؛ با این حال، اما خودروسازان لنگ لنگان به مسیر ادامه میدهند. طی آمار اعلام شده در تابستان ۹۹، اما خودروسازان توانستهاند از حدود ۴۳ هزار دستگاه از ۹۳ هزار دستگاه خودرو ناقص را تکمیل کردند و به بازار عرضه کنند.
در این میان برخی مشکلات نسبت به برخی دیگر در تامین قطعات ارجح هستند تا جایی که برخی مسئولان شرکتهای خودروسازی بیشترین مشکل را در تهیه قطعه کاتالیست عنوان کردهاند، قطعهای که برای سلامت محیط زیست حیاتی است و نبودن آن استانداردهای ۸۵ گانه را پاس نمیکند
ایران به چه کشورهایی خودرو صادر میکند؟
تازهترین اعلام مسئولان گمرک ایران از وضعیت صادرات خودرو از این حکایت دارد که در سال گذشته حدود ۱۳۰۰ دستگاه خودرو به ارزش پنج میلیون و ۷۲۲ هزار و هفت دلار به ۹ کشور صادر شده است.
طبق اعلام سید روح اله لطیفی – سخنگوی گمرک ایران – وزن خودروهای صادراتی حدود ۱۵۷۳تن به کشورهای هنگ کنک، تایوان، سوریه، امارات، اسپانیا، چین، عراق و ترکیه بوده است.
عراق با سه میلیون و ۱۲۲هزار و ۹۰۰ دلار، آذربایجان با یک میلیون و ۱۵۹هزار و ۴۰۰ دلار، سوریه با ۹۸۱هزار و ۸۲۵ دلار سه مقصد اول خودروهای ایرانی بودند، همچنین هنگ کنگ با ۱۱۶هزار و ۸۶۲ دلار، اسپانیا با ۹۶هزار و ۳۶۲دلار، تایوان با ۷۹هزار و ۵۲۱دلار، چین با ۳۶هزار و ۶۰۰ دلار، ترکیه با هفت هزار دلار و امارات با چهار هزار و ۶۶۲دلار دیگر خریداران خودرو از کشورمان بودند.
خودروی ساینا بیش از ۹۰ درصد سبد صادرات خودرو در سال گذشته را به خود اختصاص داده است و پراید، تیبا، کوئیک، سمند، پارس،۲۰۷، هایما، دنا و … مابقی سهمی کمتر از۱۰درصد را در بر میگیرند.
این در حالی است که بیشترین تنوع صادرات خودرویی با خودروهای تیبا، ساینا، کوئیک، وانتآریسان، پژو پارس، پراید۱۳۱و رهام به مقصد اسپانیا تعلق دارد.
خودروهای ایرانی چه مزیتی دارند؟
یکی از مهمترین مزیت خودروهای ایرانی قیمت پایین آن نسبت به سایر خودروها بوده و خودروسازان میتوانند خودروهای ایرانی را به کشورهای دیگر صادر کنند و با توجه به قیمت اندک بازار بزرگی را در خارج از کشور داشته باشند و بتوانند خودروهای داخلی را صادر کنند.
سرنوشت واردات و صادرات ایران در حالت تعلیق
گرچه ایران همواره موافق صادرات خودرو به کشورهای مذکور است، اما به نر میرسد طی دو سال اخیر در صادرات خودرو چندان موفق عمل نکرده و یا اگر هم اقدامی دراین زمینه انجام داده، آمار قابل توجهی ارائه نشده است؛ این درحالی است که واردات خودرو نیز از تیر ماه ۹۷ تاکنون ممنوع شده است و گویی صادرات و واردات خودرو در کشور فعلا در حالت تعلیق به سر میبرد.
از دیگر مسائل حول سختگیری واردات خودرو میتوان ببه معافیت مالیاتی خودروسازان داخلی در اسقاط خودرو اشاره کرد که با فرض رفع ممنوعیت واردات خودرو، همین امر کار وادرات خودرو را برای متولیان این امر سختتر از قبل کند.

شاید دوست داشته باشید
گوناگون
ثبت نام لاتاری گرین کارت و ترفندهای کلاهبرداران
منتشر شده
1 سال پیشدر
۰۸-۱۲-۱۳۹۹توسط
چوبین
شاید برای شما هم یکی از این پیامها به تلفن همراه شما آمده باشد یا گروهها و شبکههای مختلفی را مشاهده کرده باشید که شما را ترغیب میکنند برای ثبتنام در لاتاری و میگویند «ثبتنام لاتاری را به روزهای آخر نیندازید.» یا «کمتر از ۲۰ روز به تغییر سرنوشت باقی مانده…»، «ثبتنام لاتاری گرینکارت آمریکا با ۲۰ درصد تخفیف ویژه مشتریان. کد تخفیف…»، «برای حفظ سلامتی شما در روزهای شیوع کرونا، ثبتنام بهصورت غیرحضوری انجام میشود.» و «سامانه آنلاین ما بهصورت شبانهروزی، بیستوچهارساعته و هفتروز هفته برای ثبتنام خود و خانوادهتان آماده است.»
از اوایل مهرماه که ثبتنام لاتاری شروع میشود افراد زیادی به تکاپو میافتند؛ برخی برای رفتن و شماری نیز برای کسب درآمد. در این ایام آنها که زبان میدانند مانند دانشجوها، کافینتها و از همه مهمتر عکاسیها بیشترین مراجعهکننده را دارند، زیرا گره اصلی ثبتنام یعنی گرفتن عکس خاص و مورد تأیید بهدست آنان باز میشود.
از سال ۱۹۹۰ که کنگره آمریکا، لاتاری را بهعنوان یکی از راههای گرفتن روادید و ورود به آن کشور اعلام کرده، هر سال میلیونها نفر در سراسر دنیا به انگیزه شهروندشدن در آمریکا، در این بختآزمایی شرکت میکنند و ایرانیها هم از زمره این دسته افراد هستند. اینکه روند انتخاب شهروندان آینده آمریکا چگونه است و پس از قبولی شرکتکنندگان چه اتفاقی میافتد، در این روزها چندان مشخص نیست، اما رونق این سوی ماجرا همان است که هرسال بوده و چه بسا بیشتر.
امتیاز عجیب «مجرد ماندن»!
از آنهایی است که در چندسال اخیر پیگیر ثبتنام لاتاری خودش و خانوادهاش بوده، اما امسال هنوز موفق به انجامش نشده است. او انگار با جزئیات کار آشنایی دارد؛ «هرکسی نرخ خودش را میگیرد. عکاسی یک جور، کافینت جور دیگر. برخی افراد هم بهخاطر مبلغ کمتری که برای ثبتنام شما میگیرند، مشتری دارند.» آنطورکه او میگوید، «داشتن گذرنامه از سال گذشته برای ثبتنام اجباری شده؛ به همین دلیل خیلیها ممکن است در این شرایط اقتصادی، قید ثبتنام را بزنند؛ زیرا هیچ تضمینی برای قبولی وجود ندارد.»
نرگس هم با احتساب امسال، چهارسالی است که ثبتنام میکند به امید اینکه از ایران برود. او به همین دلیل در آستانه سیوششسالگی هنوز ازدواج نکرده است و میگوید: تنها که باشید، احتمال و امکان رفتن شما بیشتر است.
او به ثبتنامهای بعدی هم فکر میکند و میگوید: من همیشه عاشق آمریکا بودهام. روزی نیست که رویای رفتن نداشته باشم، اما در این چهارسال ثبتنامم بیفایده بوده است. شاید امسال، شاید سال بعد، شاید سال بعدترش!
آنطورکه نرگس میگوید، ثبتنام در بعضی جاها خوشیمن است و شانس شما را افزایش میدهد. او میگوید: من سال اول و دوم هرجایی ثبتنام میکردم، اما بعد در تلگرام عضو گروهی شدم که اعضایش درباره جزئیات لاتاری حرف میزدند. آنجا گاهی درباره یک عکاسی یا کافینت خاص حرف میزدند که دستش خوب است و هرکس آنجا ثبتنام کند، برنده میشود. الان دوسال است که من هم در یکی از همان عکاسیها ثبتنام میکنم.
مشتری هفدهساله لاتاریام!
شماره تلفن یکی از عکاسیهایی را که به عقیده نرگس و همگروهیهایش خوشیمن است، میگیرم تا خودم جزئیات را بپرسم. علی. م صاحب همان عکاسی است. مردی چهلوششساله که به گفته خودش حدود ۱۷ سال است در عکاسیاش ثبتنام لاتاری مردم را انجام میدهد. خودش درباره نقل قول دیگران و خوشیمنی عکاسیاش میگوید: هرسال بیشوکم، از یک تا چهارنفری که من ثبتنام میکنم، قبول میشوند، اما خودم ۱۷سال است که ثبتنام میکنم و برنده نشدهام.
او حرفش را با یک شوخی تمام میکند؛ «شبیه دعانویسهایی شدهام که برای دیگران دعای گرهگشایی میدهند و خودشان در فقر و نداری زندگی میکنند.» علی معتقد است اگر در سالهای گذشته به هر روش دیگری برای مهاجرت اقدام میکرد، تا الان «صد بار» رفته بود. هزینه ثبتنام در عکاسی او بههمراه یک عکس «مقبول لاتاری» ۸۰ هزار تومان است.
در عکاسی دیگر، دختر حدود بیستوپنجسالهای با ظاهری آراسته پشت میز پذیرش نشسته است و سعی دارد مرا برای گرفتن عکس مخصوص در عکاسیشان و ثبتنام در همانجا توجیه کند. میگوید: عکس مناسب در قرعهکشی خیلی تأثیر دارد. او توضیح میدهد: دوسال پیش، یکی برنده لاتاری شده بود. وقتی برای مصاحبه رفت سفارت، به خاطر تفاوت عکس اول و دومش دچار مشکل شد. چندروزی طول کشید تا آنها را راضی کند.
او مدعی است که «خیلی از کسانی که خودشان عکس میگیرند مجبور میشوند دوباره عکس بگیرند.» بعد هم توصیه میکند وقتم را برای گرفتن عکسی که نمیدانم چطور است تلف نکنم، وگرنه به ثبتنام نمیرسم.
حکایت عکس سه در چهار!
درباره اهمیت عکس برای لاتاری همین بس که بزرگترین علت ردشدن متقاضیان قبل از ورود به قرعهکشی است؛ برخی از سایتهای ثبتنام مدعی اند بیش از ۵۰درصد تقاضاهای مربوط به هر سال در ثبتنام لاتاری بهخاطر عکس بد به مرحله قرعهکشی هم نمیرسد. میلاد، کارشناس یکی از همین سایتهاست. او میگوید: شما متقاضی ویزای دایورسیتی هستید. باید مطابق قوانین ایالات متحده آمریکا مدارک تهیه و ارسال کنید؛ عکس ۳ در ۴ که در کشور ما متعارف است، در ایالات متحده آمریکا مفهوم ندارد و ارسال مدارک اشتباه یعنی شما صلاحیت حضور در قرعهکشی را ندارید.
آنطورکه او توضیح میدهد، عکس ارسالی باید ویژگیهای فنی و ترکیببندی خاصی داشته باشد؛ ویژگیهایی که «حتی خیلی از عکاسها به آن آشنا نیستند.» او میگوید: متأسفانه در کشور ما هیچکس از واژه «نمیدانم» یا «نمیتوانم» استفاده نمیکند.
باوجوداین عکاسیهای زیادی در شهر ما این روزها دوربینشان را برای تصویرکردن چهره متقاضیان لاتاری تنظیم کردهاند. هرکدام هم قیمتی دارند که البته از تعرفههای معمولی عکاسی بیشتر است. ۳۰ هزارتومان برای گرفتن عکس و ۳۰ هزارتومان برای ثبتنام؛ اینها قیمتهای یک عکاسی در منطقه مرکزی شهر است. درمقابل عکاسی داوود که در منطقه برخوردار شهر واقع شده، است برای هر عکس ۳۰ هزارتومان میگیرد و برای ثبت نام ۵۰ هزارتومان.
او هم به جیب آدمهای همان منطقه نگاه میکند که این پولها برایشان پولی نیست و میگوید: آدمی که برای رفتن به آمریکا ثبتنام میکند یعنی میتواند برای اسباب رفتن هم هزینه کند و این مبالغ برایش اهمیتی ندارد. شما برو حاشیه شهر و ببین اصلا کلمه لاتاری به گوش آدمهایش خورده؛ چه برسد به ثبتنام و مهاجرت!
حواستان باشد کجا ثبتنام میکنید
«یکی از شهروندان برای ثبتنام لاتاری به کافینت مراجعه کرده و اطلاعات کارت بانکی و شناسنامهای خود را دراختیار آن فرد قرار داده بود، غافل از اینکه شخص دیگری که همان نزدیکی نشسته بود، اطلاعات را گرفته و در روزهای بعد، از همین روش برایش مزاحمت ایجاد کرده و مدام از او اخاذی میکرد. آزار و اذیتهای آن فرد کلاهبردار بهحدی ادامه یافت که شخص مالباخته برای شکایت و پیگیری راهی پلیس فتا شد.»
این تنها یک مورد از تعداد بیشمار پروندهای است که اتفاق افتاده است. تعداد سوءاستفادهها ازطریق سایتهای فیشینگ آنقدر زیاد است که نمیتوان تنها به چندمورد آن اکتفا کرد. تعدادی از شکایتهای شهروندان به پلیس فتا مربوط به لاتاری است که مجرمان سایبری با عنوان ثبتنام، اقدام به فریب کاربران و متقاضیان میکنند.
روش کار متهمان به این صورت است که علاوهبر دریافت مبالغ بالا تا حدود چندهزار دلار، شهروندان را به صفحه جعلی درگاه پرداخت یا همان فیشینگ هدایت کرده و پس از سرقت اطلاعات بانکی، اقدام به برداشت غیرمجاز از حساب بانکی آنها میکنند. البته برای اطمیناندادن به فرد فریبخورده پیامکی مبنیبر قبولی در ثبتنام لاتاری به فرد ارسال میشود که دراینزمینه، هوشیاری شهروندان اهمیت بسیار دارد.
دسترسی به اطلاعات شخصی و بانکی، کار متهمان سایبری را آسان میکند؛ زیرا «مجرمان سایبری با داشتن این اطلاعات، در آینده این افراد را به اشکال مختلف مورد حملات مجرمانه خود قرار میدهند و به اخاذی از آنها میپردازند.» ماجرا البته به همین سادگی تمام نمیشود؛ متأسفانه بسیاری از سازندگان و گردانندگان سایتها و صفحات فضای مجازی که این کلاهبرداریها را انجام میدهند، ساکن خارج از کشور هستند و با این شگرد از یک کشور خارجی، اقدام به سرقت و خالیکردن حساب شهروندان میکنند.
همین موضوعات باعث شده رویای شیرین رسیدن آرزوها، برای برخی افراد تبدیل به کابوسی بیپایان شود. شما نظرتان دربارهی لاتاری چیست؟ نظراتتان را با ما به اشتراک بگذارید.

خبر مهاجرت مهدی مدرس و مهراد جم به خارج از کشور باعث شد اکثر آنهایی که این خبر را میشنوند اولین سوالشان این است که «کی بودن و چی خوندن؟» خوانندگان متوسطی که بهواسطه قدرت مافیاهای موسیقی مشهور شدند و حتی پایشان به برنامه زنده تلویزیون هم باز شد! اما اینبار داستان فرق میکند. رفتن مهراد جم با رفتن شادمهر عقیلی، محسن نامجو یا حمید طالبزاده و حتی با سفر اخیر مانی رهنما و همسرش هم متفاوت است. به این جملات دقت کنید: «اون که اومده بود برنامه علی ضیاء»، «اون که تو کنسرتاش داد میزد» و «اون که با سینا سرلک خوند».
اینها تمام نکات مهم دوران خوانندگی محسن سعیدیکیا یا همان مهراد جم متولد مرداد ۷۶ است. جالب است بدانید که او اولین فعالیت هنریاش را بهصورت جدی با ترانهسرایی و آهنگسازی برای قطعه میثم ابراهیمی بهنام «جانجان» در بهمن سال ۹۷ آغاز کرد!

و بعد در اردیبهشت سال ۹۸ و در حالیکه ۲۲ ساله بود اولین قطعهاش با نام «شمال» را منتشر کرد و قطعه بعدیاش هم بهنام «غمت نباشه»، در انتهای همین اردیبهشت ۹۸ منتشر شد و به این ترتیب او در فاصله زمانی کمتر از یک ماه و با داشتن فقط دو آهنگ توانست در شبکههای اجتماعی مطرح شود.
بله، در جامعه هنری و حتی غیرهنری ما و بهواسطه فضای مجازی میتوان بهسرعت و بدون اینکه کار مهم و خاصی بکنی مشهور و البته بههمان سرعت هم ناپدید شوی. اما قصه این مهاجرت همانطور که گفتیم فرق دارد، خوانندهای که مجوز داشته و تعداد قطعاتش حتی هنوز به عدد انگشتان دو دست هم نرسیده و بعضیها که میشناختنش، در فضای مجازی رفتنش را بهترین خبر این روزها میدانستند، چرا باید چنین تصمیمی بگیرد؟

انتشار فیلمش با دنیا جهانبختی که پیش از این با چهرههای مشهور دیگری هم رابطه داشته و ظاهرا جزء لاینفک مهاجرت سلبریتیهاست! نشان داد که این سفر دلایل دیگری هم داشته است.
تلویزیون و علی ضیاء؛ متهم یا مجرم؟
فرهیختگان با اشاره به حضور «جم» در تلویزیون مینویسد: «اما مساله اصلی متوجه صداوسیما و شخص علی ضیاء است.ای کاش حالا روابطعمومی صداوسیما و حتی روابطعمومی برنامه فرمول یک توضیح میدادند که خوانندهای که هنوز یک سال هم از عمر خوانندگیاش نگذشته بود، چگونه سر از یک برنامه زنده و پربیننده در میآورد؟ باید تلویزیون و ضیاء بهعنوان تهیهکننده بازخواست شوند. نه بهخاطر دعوت از یک فرد خاص، بلکه کمک کردن به تکمیل پازل زشتی که سالهاست مورد نقد دلسوزان موسیقی و هنر است. پیش از این درباره میهمانهای برنامه دورهمی و خندوانه هم گفته بودیم و البته که جوابی نشنیدیم.»

شرط میبندم میبازی
«وقتش رسیده بپذیرید دعوای پیام صادقیان با تتلو ساختگی است. پیام و تهی و تتلو و علیشمس و ساشا و احلام و سایر شاخهای راهزن مجازی از یک کانون شرطبندی حقوق میگیرند. لیدرشان در اسپانیاست: ملقب به مونتیگو.
سناریوی خودکشی دنیا جهانبخت بهخاطر ساسی، دزدیده شدن ساشا سبحانی در آلمان، افسارگسیختگی تتلو، دوئل داود هزینه با وحید خزایی، جذب پدر آرات، مراسم پایانناپذیر دعوا و آشتیکنان صوری بین خودشان همه این نمایشنامهها را سعدالله امیرشقاقی (ملقب به دکتر) در ترکیه مینویسد. آنها فروشنده ابتذالند و میلیونها نفر نیز خریدارش!
با هرجنجال مصنوعی، جمعیت بیشتری به صفحاتشان میپیوندند تا پولهایشان را در سایتهای شرطبندی آتش بزنند. تتلو دستمزد هنگفتی میگیرد و وظیفهاش عربدهجویی و لایو گذاشتن با اعضای شبکه برای داغ ماندن مداوم صفحاتشان است….» اینها را مهدی رستمپور، خبرنگار فراری در اینستاگرامش نوشت و از اسامی دیگری هم نام برد.
گفته میشود مهراد جم به طمع و ترغیب سایتهای شرطبندی از ایران رفته است و هنرمندان دیگری هم در نوبت سفرند. بهجز جم چهرههای مشهور دیگری هم پایشان به سایتهای شرطبندی باز شده بود. اینها اکثرا خودشان شرطبندی نمیکنند و درآمدشان از میزان باخت طرفدارانشان است. هرقدر تعداد بیشتری ببازند، جناب سلبریتی سود بیشتری دریافت میکند و باید هرازگاهی کاری کند که روی بورس باشد، اتفاقات ساختگی که قرار است بهواسطه آنها دیده شوند، حتی اگر منفی و ظاهرا بهضرر او باشد.

چندسالی است که از بانک مرکزی، وزارت ارتباطات و وزارت اطلاعات خواسته میشود جلوی این سایتهای شرطبندی را که یک پایشان معمولا در داخل است، بگیرند. البته گفته میشود اقداماتی صورت گرفته، اما مثل همیشه کافی نیست. معمولا گردانندگان سایتهای شرطبندی، سراغ کسبوکارهایی که دارای درگاه بانکی هستند، میروند و خواهان اجاره یا حتی خرید درگاه بانکی آنها هستند تا ازطریق درگاه بانکیشان تراکنش خود را انجام دهند.
میانگین سنی مشتریان این سایتها نوجوانان و جوانان ۱۵ تا ۲۵ ساله هستند و حتی برای تشویق آنها بهحضور در سایت شرطبندی آهنگهایی هم خوانده شده و مخاطب هدفشان بهطور مشخص دهه هفتادیها هستند.
ارشاد و جم
روزنامه فرهیختگان از وزارت ارشاد به تندی انتقاد کرده: «دو، سه روز پیش محمد اللهیاری، مدیرکل دفتر موسیقی وزارت ارشاد در گفتگو با یک برنامه رادیویی درباره دلایل مهاجرت مهراد جم صحبت کرد و گفت: «این خواننده در یکسال گذشته همه مجوزهایش را گرفته و مشکلی برای دریافت مجوز نداشته است.» اتفاقا مشکل همینجاست؛ جناب الهیاری بهجای اینکه با افتخار و با هدف تبرئه خود و سازمانش اینگونه صحبت کند باید پاسخگو باشد که چرا اصلا خوانندهای در این حد و اندازه باید مجوز بگیرد و مشکلی هم برای دریافت مجوز نداشته باشد»
فرهیختگان در ادامه نوشته: «ایکاش آقای اللهیاری از خودش میپرسید چرا خوانندگان کاربلد و دانشآموختهای که اتفاقا توسط دفتر موسیقی برای گرفتن مجوز آزار هم میدیدند و میبینند هیچگاه به فکر ترک وطنشان نیستند؟ خوانندگی صرفا یک بیزینس نیست و قرار بوده و است که هنر باشد و هنرمند با تکیه بر شخصیت و ذهن و قلب والایش خلق میکند و ماندگار میشود.»

واکنش ها به مهاجرت مهراد جم
حدیثه تهرانی بازیگر جوان کشورمان و همسرش کیان مقدم با انتشار ویدئویی در صفحه اینستاگرام خود نسبت به مهاجرت مهراد جم واکنش نشان دادند.
حمیدرضا عاطفی روزنامهنگار باسابقه و رئیس کانون پژوهشگران خانه موسیقی درباره مهاجرت مهراد جم به «همدلی میگوید: «ممکن است ماجرای مهاجرت این خواننده، یک مانور رسانهای باشد. بههرحال شرایط غیرعادی به نظر میرسد اما در این باره نمیشود با قطعیت سخن گفت. گذشت زمان مشخص میکند که اصل ماجرا چه بوده است؟»
او با اشاره به اینکه چرا باید همه رسانهها به چنین ماجرایی تا این حد سریع و البته پررنگ واکنش نشان بدهند، گفت:«چرا این قدر باید این ماجرا را داغش کنند و به آن بپردازند؟ البته به خاطر شیوع ویروس کرونا و عالم بیخبری، شاید اینکه بخشی از رسانهها چنین اخباری را هم پوشش بدهند، طبیعی است اما این اهمیت در انتشار خبر در کوتاهترین زمان ممکن و البته با پررنگترین شکل غیرطبیعی است.
عاطفی درباره جایگاه هنری جوانی که گفته میشود از کشور مهاجرت کرده هم، توضیح داد: «او یک خواننده درجهیک که هیچ، درجه هفتم هم نیست.»این روزنامهنگار افزود: «اینکه رئیس دفتر موسیقی هم به ماجرا واکنش نشان داده احتمالاً برآمده از آن است که میخواهد بگوید ما در این ماجرا مقصر نبودهایم. او میخواهد توضیح بدهد که دلیل رفتن آن جوان چه بوده؟ و البته تأکید بر اینکه ماجرا شبیه قصه رفتن شادمهر عقیلی از ایران نیست و دفتر موسیقی تا امروز درزمینه صدور مجوز با او همه همکاریها را انجام داده است.»

حمیدرضا عاطفی در پایان سخنانش به یک ماجرای تاریخی هم اشاره کرد و گفت: «زمان ناصرالدینشاه یک آقایی بالای کوه سدی درست کرده بود. مردم به شاه رساندند که یک نفر بالای کوه سد ساخته. شاه تعجب کرد و گفت این مردک را بگیرید و بیاورید. وقتی او را نزد شاه بردند و شاه از او پرسید باوجودآنکه همه میدانند ساختن سد بالای کوه هیچ فایدهای ندارد چون آبی پشتش جمع نمیشود، به شاه گفت که قربانتان گردم، میخواستم شما را ببینم و راهی نداشتم. با خودم گفتم اگر این کار را انجام بدهم، مرا نزد شما خواهند آورد. ماجرای مهاجرت این جوان و اقدامات بسیاری از کسانی که امروز عنوان هنرمند را همراه اسم خودشان یدک میکشند، در کشور ما همین است.»

پیش فروش اینترنتی بلیط قطارهای نوروزی از روز سهشنبه، پنجم اسفند ماه، آغاز خواهد شد. امکان خرید بلیط قطار از مراکز فروش نیز از صبح چهارشنبه فراهم خواهد بود.
بنا بر اعلام روابط عمومی شرکت رجا، پیشفروش بلیط قطارهای نوروزی برای بازه زمانی ۲۵ اسفند ۹۹ تا ۱۵ فروردین ۱۴۰۰، از روز پنجم اسفند ماه بهصورت اینترنتی آغاز خواهد شد.
پیشفروش روز سهشنبه که از ساعت هفت صبح آغاز میشود، شامل تمامی مسیرها بهغیر از مسیرهای منتهی به شهر مشهد خواهد بود. پیشفروش بلیط قطارهای نوروزی مشهد، بهغیر از مسیر تهران-مشهد و بالعکس، از ساعت ۱۲ روز پنجم اسفند ماه بهصورت اینترنتی آغاز خواهد شد.
همچنین آغاز فروش اینترنتی بلیط تمام قطارهای مسیر تهران-مشهد و بلعکس و همچنین مسیرهای تهران-طبس، تهران-خواف، تهران-سمنان و بالعکس از ساعت ۱۷ روز پنجم اسفندماه خواهد بود.
لازمبهذکر است که خرید بلیط قطارهای نوروزی از طریق مراکز فروش، از ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه ششم اسفند ماه، در همه مسیرها امکانپذیر خواهد بود.
گفتنی است پیشتر رئیس انجمن صنفی شرکتهای ریلی از دریافت ۲۵ درصد هزینه صندلیهای خالی از مسافران خبر داده بود. به این تریتب که اگر مسافری صندلی خالی را کنارش بخواهد، باید ۲۵ درصد پول بلیط آن را پرداخت کند. این هزینه اضافه برای مسافرانی اعمال میشود که در کوپههایی با صندلی خالی هستند؛ بنابراین، خانوادههایی که با هم سفر میکنند، میتوانند کوپههایی بهاندازه تعداد خودشان تهیه کنند تا مشمول این قانون نشوند.