فرهنگی
پازولینی کارگردانی اسرارآمیز و بحثبرانگیز
منتشر شده
1 سال پیشدر
توسط
چوبین
پازولینی از درخشانترین، اسرارآمیزترین و بحثبرانگیزترین شخصیتهای بعد از جنگ در ایتالیا است. «پازولینی» در سال ۱۹۲۲ در بولونیای ایتالیا بهدنیا آمد. او در طول عمر نسبتا کوتاه خود، آثار بسیاری در زمینه سینما و ادبیات خلق کرد و تاثیر عمیقی بر فیلمسازان نسل پس از خود گذاشت.

مرگ صحنهسازی شده یا سیاسی؟
۲ نوامبر ١٩٧۵، ساعت ۶ صبح، در ساحل اوستیا واقع در حاشیه رم، جسدی پیدا میشود. پلیس سرانجام این جسد را شناسایی میکند.«پیرپائولو پازولینی»، ۵۳ ساله، با فکی خورد، گوشهای کنده، هفت دنده شکسته و قلبی ترکیده. سناریوی کلیشهای قتل در دعواهای مردانه توانست به سرعت در ایتالیا افکار عمومی را متقاعد سازد: «مردی فاحشه و جنایتکار، او را به قتل رساند!» ادعایی که باورش با توجه به داستان زندگی «پازولینی» آسان بود.
«پازولینی» چند روز قبل از مرگش در استکهلم بود و با منتقدان سینمای سوئد قرار ملاقات داشت. بسیاری از آنها در مورد فیلم بعدی او، «سالو»، صحبت میکردند که قرار بود همان سال اکران شود و مسلما حواشی زیادی به وجود میآورد. او اول نوامبر به رم بازگشت. اما خبر بدی که «پازولینی» را نگران کرد دزدیده شدن بعضی از حلقههای «سالو» از لابراتورهای چینهچیتا بود.
آن شب، «پازولینی»، حول و حوش میدان چینکهچینتو به «پینو پلوزی» برمیخورد که بابت دهان گشادش به «پینو قورباغه» شهرت دارد، او که بیپول است سوار ماشین «پیرپائولو» میشود. «پازولینی» او را به رستورانی میبرد که با صاحبش آشناست. بعد از خروج از رستوران، «پازولینی» به «پلوزی» پیشنهاد میکند که به دریا بروند، در بیستوپنج کیلومتری رم، در اوستیا. خودروی «پازولینی» پس از عبور از دریا، در یک زمین بایر پوشیده از شن پارک میکند.

سه کیلومتر دورتر از محل وقوع جنایت، «پلوزی» سوار بر ماشین «پازولینی» توسط پلیس دستگیر میشود. او به قتل اعتراف میکند و توضیح میدهد که کارگردان بیش از حد به او نزدیک شده بود. دومرد گلاویز میشوند و در نهایت، درحالی که «پازولینی» بر روی زمین افتاده است، «پلوزی» سوار بر ماشین شده و بدون قصد قبلی، «پازولینی» را زیر میگیرد. پلیس بلافاصله پرونده «پازولینی» را مختومه اعلام میکند و «پلوزی» به عنوان قاتل شناخته میشود.
اما در جریان برگزاری دادگاهها و بررسی پرونده، نکاتی مجهول به چشم آمد. اعترافات متهم پرونده متناقض بود. اسناد و گواهیهای مربوط به پرونده ناپدید شدند. ردپاهای موجود نادیده گرفته شد.هیچ ردی از خون بر روی لباس «پلوزی» هنگام دستگیری دیده نمیشد، در حالی که «پازولینی» غرق در خون بود. وضعیت جسد «پازولینی» نشان میداد که با عناد و دشمنی کشته شده است.

از آنجاییکه که «پلوزی» به سن قانونی نرسیده، به نه سال و هفت ماه زندان محکوم شد. ماجرا میتوانست همین جا ختم شود، اما بسیاری از نزدیکان «پازولینی» به این شیوه دادرسی اعتراض کردند و وکیل خانواده اعلام کرد که به هیچ عنوان نمیتواند اعتراف «پلوزی را بپذیرد.
آیا «پازولینی» قربانی توطئهای از سوی راستهای افراطی شد؟ یا آیا این فیلمساز با عشق به اسطورهها و رسوم، قتل خود را طراحی کرده بود؟
در ایتالیای در حال توسعه دهه ۱۹۷۰، حتی طرفداران کمونیست «پازولینی» هم در او یک آدم منحرف میدیدند. «پازولینی» از جامعه مصرفگرای ایتالیا به شدت بیزار بود. در یکی از کتابهایش به طعنه نوشته بود چقدر ایتالیای زمان فاشیسم «موسولینی» زیباتر از ایتالیای الان بود.
«پازولینی» به دولت هم رحم نمیکرد و در نوشتههایش، همیشه از حاکمیت وقت خرده میگرفت. او میگفت که روزی، نام مسئولان سیاسی فاسد ایتالیا را افشا خواهد کرد. زمانی که «پازولینی» به قتل رسید، بر روی کتابی کار میکرد تحت عنوان«نفت».
«میکل آنجلو آنتونیونی»، کارگردان و فیلمنامهنویس ایتالیایی میگوید: «پازولینی در واقع قربانی رمانها و شخصیتهای فیلمهای خود شد.»

سال ۲۰۰۵ این پرونده بار دیگر به جریان افتاد که باز هم بینتیجه ماند. «پلوزی» از زندان آزاد شده بود و هفتم مه ٢٠٠۵، در شبکه سه تلویزیون ایتالیا حقیقت ماجرا را تعریف کرد.
«پلوزی» در این برنامه اعلام کرد که بیگناه است و اگر امروز از بیان حقیقت هراسی ندارد، دلیلش این است که عاملان اصلی این جنایت مردهاند. او سی سال است با ترس زندگی میکند. آنها سه نفر بودند و «پازولینی» را به جرم عقاید کمونیستی به قصد کشت به باد کتک گرفتند.بعد از مرگ «پازولینی»، آنها پلوزی را تهدید کردند که اگر خودش را بهعنوان مجرم معرفی نکند، خودش و مادر و پدرش را خواهند کشت.
«پلوزی»، برادران «بورسلینو» را عاملین این جنایت معرفی کرد. دوقلوهای اهل سیسیلی که عضو یک حزب فاشیستی بودند.این دو برادر در زندان و از بیماری ایدز مرده بودند. بعد از این اعترافات وزارت دادگستری ایتالیا، در سال ٢٠١٠، دوباره پرونده قتل «پازولینی» را باز کرد تا بتواند مجرمین اصلی این جنایت را پیدا کند.روشنفکران ایتالیایی همچنان خواستار پیگیری مجدد این پرونده هستند.
فیلم های پازولینی
با اینکه بسیاری از منتقدان اروپایی «پازولینی» را در زمره مهمترین شاعران و نویسندگان معاصر ایتالیا میدانند، اما وی در ایران بیشتر به عنوان یک سینماگر شناخته شده است.بسیاری از نوشتهها و فیلمهای پازولینی حول مسائلی، چون خشونت و زیادهروی میگردد. فضای اکثر آثارش زندگی طبقهی کارگر و تنگدست است.
نگاه انتقادی «پازولینی» به جامعه ایتالیا و سبک رئالیستی او باعث شد که کارهای وی در طول زندگی حرفهایش آماج انتقادات و سانسور قرار بگیرد.
این سینماگر شهیر تعدادی از مهمترین آثار خود را با اقتباس از آثار ادبی کلاسیک جهان ساخته است؛ «شبهای عربی» با اقتباس از کتاب عظیم «هزار و یکشب»، «دکامرون» با اقتباس از «دکامرون» اثر جیوانی بوکاچیو (ادیب برجسته قرن ۱۴ ایتالیا) و «افسانههای کانتربوری» با اقتباس از مجموعه داستانهایی به همین نام از جفری چاوسر، نویسنده انگلیسی سده چهاردهم میلادی ساخته شده است. سکانسهایی از فیلم «شبهای عربی» در ایران فیلمبرداری شده است.
فیلم «انجیل به روایت متی» پازولینی درباره زندگی حضرت عیسی مسیح (ع) است. این فیلم فارغ از موضوع و محتوا از منظر ساختاری نیز یکی از آثار برجسته تاریخ سینماست. پازولینی این فیلم را در سال ۱۹۶۴ در لوکیشنهایی در فلسطین ساخت. نکتهی جالب دیگر درباره این فیلم این است که انجیل به روایت متی به صورت مستقیم از روی انجیل ساخته شده و در واقع فیلمنامهای به شکل معمول فیلمنامه نداشته است. انجیل به روایت متی که بیشتر بر شخصیت و گفتههای مسیح دقت به خرج داده است همواره یکی از برترین آثار سینمای جهان محسوب میشود.

ادیپ نام نمایشنامهای نوشتهی سوفوکل نویسندهی یونان باستان است که یکی از مهمترین آثار کلاسیک جهان به حساب میآید. «پازولینی» به سبب علاقهی ویژه به ادبیات و همچنین اسطوره از این اثر یک اقتباس سینمایی انجام داد که این اثر اقتباسی به یکی از مهمترین آثار وی تبدیل شد.

مده آ نیز مانند ادیپ یکی از آثار کلاسیک یونان باستان نوشتهی اوریپید است.«پازولینی» در ساخت فیلم «مده آ» به اقتباس صرف از اثر اصلی بسنده نکرده و داستان را به پیش از شروع داستان در نمایشنامهی مده آ اوریپید برده است.

«پازولینی» در مقام نظریهپردازی سینما، مقالهای با عنوان «سینمای شعر» نوشت و آنرا در سال ۱۹۶۵ در نخستین فستیوال فیلم پزارو قرائت کرد. این مقاله در اکتبر سال ۱۹۶۵، در نشریه معتبر «کایه دو سینما» منتشر شد. پازولینی در این مقاله اثرگذار درباره ماهیت شعرگونه سینما و زیبائیشناسی آن صحبت کرده است.
منابع: برگرفته از توییتر نادر تکمیل همایون، dw

شاید دوست داشته باشید

در این فهرست که سه بخش دارد.مدعیان این رشته معرفی شدند.فصل اهدای جوایز منتقدان آغاز شده است. امسال 25 فیلم را میتوان با رده بندی پیش بینی کرد که احتمال دارد در فهرست نامزدها باشند.سال گذشته تعداد مدعیان و پیش بینی ها پنجاه عنوان فیلم بود.
نتفلیکس با سه فیلم «منک» ، «دادگاه شیکاگو7» و «بلک باتم ما رینی» مدعی است. کمپانی فاکس سرچ لایت با «سرزمین آوارهها» ساخته کلوئی ژائو یک رقیب مدعی جدی دارد.اما شاید جا برای فیلمهای دیگری مانند «میناری»(A24) یا «پدر» (سونی پیکچرز کلاسیکس) وجود داشته باشد.
پیشبینی نامزدها به شرح زیر است:
1- سرزمین آوارهها(Nomadland)
2-دادگاه شیکاگو 7(“The Trial of the Chicago 7)
3-میناری(Minari)
4-منک(Mank)
5-یک شب در میامی(One Night in Miami)
6-پدر(The Father)؛ محصول سونی پیکچرز کلاسیکز
7-ما رینی بلک باتم(Ma Rainey’s Black Bottom)،
8-یهودا و مسیحای سیاه (Judas and the Black Messiah)، محصول برادران وارنر
9-اخبار دنیا (News of the World)، محصول یونیورسال پیکچرز
10-زن جوان آیندهدار(“Promising Young Woman)
*رقبای بعدی
11-آوای متال(Sound of Metal)؛ آمازون استودیوز
12-5 همخون(5 Da bloods)نت فلیکس
13-جشن پایان تحصیلی (The prom) نت فلیکس
14-موریتانی (“The Mauritanian”)، محصول اس تی ایکس فیلمز
15-روی صخرهها ( on The Rocks)، محصول مشترک اپل پلاس و A24
16-آسمان نیمهشب (“The Midnight Sky)، محصول نت فلیکس
17- سول/روح (Soul)، پیکسار
18-اولین گاو (First Cow)؛محصولA24
19-آمونیت (Ammonite)، محصول نئون
20-پالم اسپرینگز(“Palm Springs)، محصول مشترک نئون وهولو
• رقبای جوایز در ردیف بالا
21-آمریکا مقابل بیلی هالیدی(The United States vs. Billie Holiday)، محصول هولو
22-تنت(Tenet)، محصول برادران وارنر
23-تکههای از یک زن (“Pieces of a Woman”)، محصول نتفلیکس
24-شری (Cherry)، محصول اپل تی وی پلاس
25-سوپرنوا (Supernova)؛ محصول بلیکر استریت

«عقاید یک دلقک» را باید یکی از ماندگارترین آثار در تاریخ ادبیات آلمان دانست. «عقاید یک دلقک» روایت زندگی هانس شنیر، فردی از یک خانواده متمول با طرز فکری منحصر است. هانس خانه پدری را به خاطر تفاوت در نوع نگرش به زندگی و مذهب ترک گفته و به عنوان یک دلقک مشغول به کار است.
این کتاب شرایط اجتماعی آلمان تحت سلطهی هیتلر و پس از دوران جنگ را به تصویر میکشد و به انتقاد از نهادهای مسیحی همسو با هیتلر، میپردازد.
دختر سروان اثر آلکساندر پوشکین
رمان مشهور «دختر سروان»، شاهکار آلکساندر پوشکین و سرآغاز رمان تاریخی روسیه است. «دختر سروان» داستانی رمانتیک و زندگینامهای است که در متن شورش پوگاچف در دوران سلطنت ملکه کاترین دوم جریان دارد.
«دختر سروان»، نخستین بار در سال ۱۸۳۶ به انتشار درآمد. این رمان به شکل خاطرات رمانتیک یک افسر اصیل امپراتوری روسیه به اسم پتر آندرویچ و با زاویه دید اول شخص به نگارش درآمده است.
بابا گوریو اثر بالزاک
«باباگوریو» را بالزاک در مدت زمان چهل روز نوشت و در سال ۱۸۳۵ به صورت کتاب منتشر کرد.
این شاهکار کلاسیک شرححال پیرمردی بهنام بابا گوریو است که عاشقانه دلباختهی دو دختر خود است، اما مورد بیمهری و بیتوجهی شدید آنها قرار میگیرد.
ابله اثر فیودور داستایوفسکی
«ابله» در سال ۱۸۶۹ منتشر شد. پرنس مویخکین، آخرین فرزند یک خاندان بزرگ ورشکسته، پس از اقامتی طولانی در سویس برای معالجه بیماری به میهن خود باز میگردد. مویخکین دچار نوعی جنون شده است که نمودار آن بی ارادگی مطلق است.
«ابله» یکی از معروفترین رمانهای داستایوفسکی است که به شکلی بسیار واقع گرایانه به موشکافی شرایط جامعه و شخصیتهای داستان پرداخته است.
مرشد و مارگاریتا اثر میخائیل بولگاکف
بولگاکف این کتاب در سال ۱۹۴۱ در زمان حکومت استالین تموم کرد، اما کتاب حدود بیست سال بعد منتشر شد. بسیاری از منتقدان ادبی از «مرشد و مارگاریتا» به عنوان یکی از بزرگترین آثار ادبیات روس یاد میکنند.
در این رمان سه داستان در هم تنیده اتفاق میافتد: ماجرای شیطان در مسکو، به صلیب کشیده شدن مسیح و ماجرای عشق مرشد و مارگاریتا

برخورد کوتاه فیلمی به کارگردانی «دیوید لین» است که علیرغم محبوبیتش میان منتقدین و سینمادوستان، هرگز بهاندازهی آثاری نظیر «لورنس عربستان»، «دکتر ژیواگو » قدر و منزلت پیدا نکرده و دیده نشده است. این فیلم بر اساس نمایشنامهی یکپردهای زندگی بیتحرک اثر «نوئل کاورد» شکل گرفته است.
«برخورد کوتاه» قصهی یک آشنایی و دلدادگی کوتاهمدت میانِ زن و مرد در آستانهی میانسالی است. این فیلم اثری فوقالعاده هیجانانگیز و پراحساس است که تقریباً نقصی ندارد و با مهارت و استادی ساخته شده است.
مرد سوم
«مرد سوم» فیلمی به کارگردانی «کارول رید» و نویسندگی «گراهام گرین» است. یکی از بهترین فیلمهای تاریخ در دوران پس از جنگ جهانی دوم اروپا و پیش از آغاز جنگ سرد، درباره یک رمان نویس غربی به نام هالی که برای ملاقات با دوستش هری به وین میرود و متوجه میشود او به تازگی مرده است.

«مرد سوم» فیلمی دربارۀ ظهور دنیایی تازه بعد از جنگ است که در آن اصول دنیای کهن فروپاشیده و زور، قدرت و نفوذ و نه هوش، حساسیت و منطق پارامترهای دوام آوردن هستند.
پیشخدمت
«پیشخدمت»، به اعتقاد بسیاری از منتقدان، بهترین ثمره همکاری «جوزف لوزی» در مقام کارگردان و «هارولد پینتر» در مقام فیلمنامهنویس است؛ شاهکاری تمامعیار متعلق به سنتِ سینمای هنری اروپا، که هنوز هم بعد از چند دهه، تماشایی است.

این فیلم داستان مردی عالیرتبه به نام تونی است که شخصی به نام بارت را در سِمت پیشخدمت خود استخدام کرده است. پیچیدگی داستان و شخصیتها فیلم را به شاهکاری فراموش نشدنی تبدیل میکند.
حالا نگاه نکن
فیلم «حالانگاه نکن» توسط یکی از نوابغ سینما با نام «نیکلاس روگ» ساخته شده که کارگردان شناخته شدهای در ایران محسوب نمیشود. فیلم نامهی «حالا نگاه نکن» را «آلن اسکات» براساس داستانی کوتاه به همین عنوان از «دافنه دوموریه» نوشته است.

آن چه سینمایی «حالا نگاه نکن» را جذاب میکند، این است که در خلال فیلم همه چیز شیطانی و مرموز به نظر میرسد و این ویژگی تا پایان فیلم نیزادامه دارد. این فیلم با فیلمبرداری، تدوین و استفاده از عناصر رازآلود و تاریک در یک فضای ترسناک، هنوز به عنوان یکی از شاهکارهای تریلر روان شناسانه محسوب میشود.
قوش
«قوش» دومین فیلم «کن لوچ» در سال ۱۹۷۰ ساخته شد که به عنوان یکی از بهترین فیلمهای تاریخ سینمای انگلستان شناخته شده است.

این فیلم بر اساس رمانی اثر «بری هاینز» ساخته شده و به روایت داستان بیلی کاسپر میپردازد؛ یک نوجوان فکور و نحیف که اهل شهر معدنیای به نام بارنسلی است.« کن لوچ» در «قوش» سعی دارد زندگی و فعالیت کارگر انگلیس در دهه ۶۰ را به شکلی صادقانه به تصویر بکشد.
رگ یابی
فیلم «رگ یابی» به کارگردانی «دنی بویل» با اقتباس از رمان پرفروش «اروین ولشریال» که در ادینبرگ اسکاتلند رخ داده و داستان طنز تلخ فرار از دنیای واقعی و آلوده شدن به مواد مخدر را نشان میدهد.

«رگیابی»، روایتگر روزمرگیهای جوانهایی است که در دام خلاف و مواد مخدر فرو رفتهاند؛ با این وجود، هنوز هم دیوانهوار در جادههای تباهی و خودویرانگری پیش میروند. «رگیابی» ساختار غیرمتعارفی دارد که با وجود سالها از زمان ساختش، دیدنی و تأثیرگذار است.
رازها و دروغها
«رازها و دروغ ها» پنجمین فیلم «مایک لی» کارگردان انگلیسی که در جشنواره فیلم کن ۱۹۹۶ برنده نخل طلا شد، است. «رازها و دروغ ها» روایتگر زندگی سینتیا زنی است که به تنهایی دختر بیست ساله خود را بزرگ کرده و با او زندگی میکند.

هیچگونه احساسات سطحی گری در این فیلم وجود ندارد؛ «لی» از هر گونه کلیشهای دوری جسته است تا بتواند تنش واقعی در ذات موقعیت را به خوبی روایت بکند.