سینما و تئاتر
پیشگویی های کارتون سیمپسون ها از کجا آمده اند
منتشر شده
1 سال پیشدر
توسط
چوبین
تاکنون نزدیک به ۷۰۰ قسمت از این انیمیشن ساخته و پخش شده است و همواره بازار ادعای پیشگو بودن سازندگان آن داغ بوده است؛ طرفداران این ادعا بر این باورند بسیاری از رویدادهایی که سالها پیش در طول پخش این مجموعه به تصویر کشیده شده، در آینده واقعا اتفاق افتادهاست. مهمترین استدلالشان برای اثبات این ادعا هم از قضا استقرار دونالد ترامپ در کاخسفید بوده است.
درعینحال برخی معتقدند اینکه بروز چنین وضعی، به خاطر تیزهوشی نویسندگان آن است یا از روی شانس و تصادف، قابل اثبات نیست. بااینحال، این روزها که تکلیف انتخابات ریاستجمهوری آمریکا مشخص شده است به تعداد کسانی که با بررسی موارد ادعاشده، باور دارند این موارد نه پیشبینی، بلکه تفسیری از آینده با استفاده از وقایع گذشته هستند رو به افزایش است. امروز، تنها کسانی سیمپسونها را پیشگویان عصر جدید میدانند که واقعیتهای یکی دو دهه اخیر را چندان دنبال نکردهاند و صرفا دل به سودای تئوری توهم توطئه دادهاند. آنها اگر کمی به عقب برگردند و وقایع را رصد کنند میبینند بسیاری از موارد که به حساب پیشگویی سیمپسونها نوشته میشود، پیشگویی نبودهاند، بلکه گمانههایی بودهاند که در همان سالهای تولید این مجموعه انیمیشن نیز مطرح شدهاند.

حتی آنها میتوانند بهجای اعطای بیچونوچرای ساحت قدسی به سازندگان یک انیمیشن و ادعای اینکه نویسندههای این سریال، روابطی با عوالم بالا دارند و همه چیز را از پیش با اتکا به الهیاتی سیمپسونی میدانند، به این هم فکر کنند که اتفاقا بسیاری از پیشبینیهای این مجموعه نهتنها اتفاق نیفتادهاند، بلکه جهان امروز ما، مسیری کاملا برعکس آنچه آنها تصویر کرده بودند در پیش گرفته است.
سیمپسونها از کجا آمدند؟
سیمپسونهای روبرت مرداک و ترامپ
برای اینکه بدانیم سر و کله سیمپسونها از کجا پیدا شد، مسیر سختی را لازم نیست بپیماییم. خانواده سیمپسونها را در ابتدا کمی پیش از شروع پخش گسترده، جیمز ال- بروکس در قالب مجموعه پویانمایی کوتاه ساخت. او خانوادهای ازهمگسیخته را بر اساس ویژگیهای خانواده خودش رویاپردازی کرد؛ شخصیت بارت را که میشناسید؟ او درواقع خود آقای بروکس است. ۱۹ آوریل ۱۹۸۷ این مجموعه، به عنوان بخشی از نمایش تریسی آلمن مطرح شد. پس از پخش سه فصل، مجموعه به یک نمایش نیمساعتی پربیننده تبدیل شد که برای فاکس اهمیت داشت.

نخستین مجموعه این شبکه بین سالهای ۱۹۸۹ تا ۱۹۹۰ پخش شد. فاکس رسانهای که روبر مرداک بهعنوان سهامدار اصلیاش در انتخابات سال ۲۰۱۶ پشت ترامپ بود. همین باعث شده عدهای، ماجراهای جنجالی سیمپسونها و ازجمله به تصویرکشیدن ریاست جمهوری دونالد ترامپ را در سال ۱۹۹۹، بازی رسانهای ترامپ و مرداک بدانند که از دو دهه پیش آغاز شده است. مرداک، یکی از غولهای رسانهای جهان است و سیمپسونها با این همه قدرتشان، تنها یکی از دهها محصول مهم بنگاه آقای مرداک محسوب میشوند.
خانوادهای از همگسیخته در شهری خیالی به مثابه آمریکا
سیمپسونهایی که امروز میشناسیم ساخته مت گرینیگ است. او سبک زندگی خانواده سیمپسونها یعنی هومر، مارج و بارت را به طنز به تصویر کشیده و ایالات متحدهای را که دوست داشته ترسیم کردهاست. این مجموعه در شهر ساختگی اِسپرینگفیلد اجرا میشود که فرهنگ آمریکایی، ارتباطات تلویزیونی و دیگر رفتارهای انسانی را مد نظر دارد. این مجموعه البته از توجه به مکان اسپرینگفیلد خودداری میکند.

گرینیگ گفته اسپرینگفیلد وجه تشابه زیادی با پورتلند در اورگان دارد، جایی که او در آن بزرگ شدهاست. نام اسپرینگفیلد نامی رایج در آمریکاست که در ۲۲ ایالت دیده میشود، شما اینطور در نظر بگیرید مثل علیآباد در ایران خودمان. پدر خانواده، هومِر به عنوان نگهبان امنیتی در نیروگاه برق اتمی اسپرینگفیلد کار میکند. موقعیتی که در تضاد با بیدقتی و رفتارهای احمقانه اوست. او با مارج سیمپسون ازدواج کردهاست؛ زنی خانهدار که برسازنده کلیشهای مادرانه محسوب میشود.
آنها سه فرزند دارند: بارتیک دردسرساز ۱۰ ساله، لیسا یک کودک هفتساله باهوش و پرجنبوجوش و مگی که نمیتواند حرف بزند، اما با مکیدن پستانک ارتباط برقرار میکند. با اینکه این خانواده ازهمگسیخته است، اما در قسمتهای متعددی به بررسی روابط آنها و اهمیت قائلشدن آنها برای یکدیگر پرداخته شدهاست. این خانواده، سگی هم دارد به نام سانتاز لیتل هلپر و البته یک گربه به نام اسنوبال پنجم که بعدها در قسمت «من، (گرانت اذیت شده) ــ ربات» به «اسنوبال دوم» تغییر نام داد.
طولانیترین مجموعه تلویزیونی آمریکا
از آغاز پخش مستقل این مجموعه در ۱۷ دسامبر ۱۹۸۹، تا دسامبر ۲۰۱۷، ۶۲۷ قسمت این پویانمایی پخش شده و حالاهم فصل تازه آن، به پایان رسیده است؛ بنابراین سیمپسونها را باید بلندترین مجموعه تلویزیونی کمدی موقعیت حساب کنیم؛ این مجموعه البته سالها پیش به این عنوان رسیده است؛ در سال ۲۰۰۹ بود که سیمپسونها با گذراندن مجموعه «دود اسلحه» به طولانیترین مجموعه آمریکایی تبدیل شدند.
چند ادعای پیشبینی
درست از آب درآمدند
حالا ما اینجا نوشتیم ادعای پیشبینی، اما خواندید که پیش از این نوشتیم، اینها مطلقا پیشبینی نیستند، بلکه تفاسیری هستند از آینده با استفاده از وقایع گذشته و حال و اینکه امروز به عنوان پیشبینی از آنها یاد میشود نشاندهنده علاقه به تئوری توهم توطئه از یکسو و ناآشنایی با وقایع دو دهه اخیر است. برخی از این تفاسیر، بعدها در عالم واقع رخ دادند مثل این نمونهها:
خودروی وانت: یکی از قسمتهای پخششده در سال ۱۹۹۲ با تصویری از ۴۰ سال بعد آن در سال ۲۰۳۲ به پایان میرسد. در این صحنه، یک خودروی هوورکار از کنار هومر و بارت هنگام ورود به سینما رد میشود. در سال ۲۰۱۷ نمونه اولیه خودروهای پرنده به نمایش درآمدند..
چرا پیشبینی نیست: با توجه به انتشار کتابهایی علمی ـ تخیلی از سالها پیش در این باره، سخت نبود اشاره به چنین ماجرایی.

تماس تصویری و…: در قسمتی که در سال ۱۹۹۵ پخش شد برای نخستینبار، همه داستان این اپیزود در سال ۲۰۱۴ اتفاق میافتاد. در این قسمت، اشارههای متعددی به تماس تصویری با تلفن، ساعتهای هوشمند، رواج آنتنهای ماهوارهای و ادامه فعالیت گروه موسیقی رولینگ استونز شده بود که همگی هم درست از آب درآمدند.
چرا پیشبینی نیست: خب نباید فراموش کنیم که از سال ۱۹۵۰ در فیلمها، کتابها و برنامههای تلویزیونی از تکنولوژی آینده و ساعتهای هوشمند صحبت به میان آمده بود. علاوه بر این، در سال ۱۹۹۴ تایمکس دتلینک، نخستین ساعت هوشمند را رونمایی کرده بود که قابلیت انتقال داده به رایانه را داشت. اعضای رولینگ استونز هم همیشه دلشان برای اینکه بار دیگر دور هم جمع بشوند پر میکشید.
ریاست جمهوری ترامپ: در اپیزود «بارت در آینده» که سال ۲۰۰۰ نمایش داده شد، به ریاستجمهوری دونالد ترامپ اشاره شد. لیزا سیمپسون که در این اپیزود به ریاستجمهوری آمریکا رسیده در جملهای که بعدها پس از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات آمریکا شهرت فراوانی یافت، به بیپولی و ورشکستگی آمریکا پس از ریاستجمهوری ترامپ اشاره کرد.

چرا پیشبینی نیست: خب، همان طور که گفتیم این را هم نمیشود به حساب پیشبینی گذاشت؛ ترامپ از سال ١٩٩٩ ایده نامزدی ریاست جمهوری آمریکا را در سر میپرورانده و در انتخابات درون حزبی نیز شرکت کرده بوده است. به علاوه برخی به تصویری پخششده با جزئیات در سال ۲۰۰۰ از حرکت ترامپ روی پله برقی که سال ۲۰۱۵ اتفاق افتاد اشاره میکنند، اما در واقع این صحنه نه در سال ۲۰۰۰، بلکه در سال ۲۰۱۵ پس از اعلام نامزدی ترامپ برای انتخابات ریاست جمهوری ساخته شدهاست.
شیوع ویروس کرونا: پس از شیوع ویروس کرونا، کاربران شبکههای اجتماعی بخشی از این انیمیشن را دست به دست و ادعا کردند بر این اساس، سیمپسونها شیوع ویروس کرونا در جهان را پیشبینی کردهاند. در قسمت ۲۱ فصل ۴ این مجموعه، در یک کارخانه که از متن روی جعبههای آنجا مشخص است مربوط به آسیای شرقی است و شاید کشوری نزدیک ژاپن، یکی از کارکنان عطسه میکند و از دهانش ویروسی بیرون میجهد و میرود توی جعبه. وقتی آن جعبهها به سطح مردم شهر میرسد همه دچار آن ویروس میشوند و ویروس در سراسر شهر پخش و به «آنفلوآنزای اوزاکا» معروف میشود.

چرا پیشبینی نیست: جدا از اینکه منشأ ویروس در این قسمت نه به چین، بلکه به ژاپن ربط داده شده، نباید فراموش کنیم که بالاخره دنیا چندین مورد آنفلوآنزای واگیردار مهم مانند آنفلوآنزای اسپانیایی، آنفلوآنزای آسیایی ۱۹۵۸-۱۹۵۷، آنفلوآنزای هنگکنگ۱۹۶۹-۱۹۶۸ و…را از سر گذرانده است و از اینرو آنچه در این مجموعه به نام «آنفلوآنزای اوزاکا» نشان داده، تفسیری است از وضع شیوع آنفلوآنزاهایی که پیش از این همهگیر شدهاند.
درست از آب درنیامد
البته سازندگان مجموعه تلویزیونی سیمپسونها صراحتا ادعا نکردهاند که در اشارههایشان به مابهازاهای سیاسی و اجتماعی موجود در ایالات متحده در حال پیشگویی بودهاند. این بیشتر هواداران ایده یا توهم «پیشگوبودن سیمپسونها» بودهاند که به این ادعا دامن زدهاند. با این حال حالا میشود با ذکر چند مثال از درستازآبدرنیامدن این ادعاها، گفت که حتی اگر پیشگویی در کار بوده، کجاها کاملا اشتباه بوده است. گفتیم که اغلب این رویدادها که بعدها اتفاق افتادند و این انطباق به حساب پیشگوبودن سازندگان سیمپسونها گذاشته شد، همان زمان تولید قسمتهای مرتبط با این موارد در جامعه آمریکا مطرح بودهاند.

مثلا گفتیم که دونالد ترامپ در سال ۱۹۹۹ گفته بود که روزی رئیسجمهور میشود و خب این بحث مطرح بود و سیمپسونها هم به آن پرداختند نه اینکه با بهرهگیری از سروشی از عالم غیب این رویداد را پیشبینی کرده باشند. خب حالا زد و این اتفاق واقعا افتاد و این ادعا مطرح شد که سیمپسونها از کجا میدانستهاند ترامپ قرار است به کاخ سفید برود. خب این موضوع از جانب خود ترامپ مطرح شده بود و آنها هم به شوخی در یکی از قسمتها ترامپ را رئیسجمهور کرده بودند. برعکس ماجرا هم رخ داده است:
ریاست جمهوری هیلاری کلینتون: مثلا پس از پایان دوره ریاست جمهوری بیل کلینتون، این گمانه مطرح شده بود که هیلاری کلینتون بعد از همسرش به کاخسفید میرود. سیمپسونها هم او را روی صندلی ریاست جمهوری نشاندند؛ اتفاقی که هیچگاه، نه در همان دوره و نه در دور بعدی ریاست جمهوری نیفتاد.
جعلی بود
حالا این را هم بگوییم که در این میان، عدهای هم از داغبودن تنور سوءاستفاده کردند و وقتی دیدند چند مورد از شوخیهای سیمپسونها گرفته و بعدها سر از واقعیت درآورده است، برای جمعکردن مخاطب، قسمتهایی را در قالب این مجموعه تلویزیونی جعل کردند. آنها میدانستند با توجه به رواج توهم توطئه و فراگیرشدن این باور که سیمپسونها واقعا از آینده خبر دارند، میتوانند قسمتهایی بسازند و پیشبینیهای جعلی را به سیمپسونها نسبت بدهند و از اعتبار پیشگویانه آنها برای باورپذیرکردن ادعایشان استفاده کنند.

مرگ ترامپ: نمونه این ماجرا، سال ۲۰۱۷ بود که در یک وبسایت در قسمتی جعلی مرگ ترامپ به تاریخ ۲۷ آگوست امسال به تصویر کشیده شد و البته ترامپ درنگذشت و این قسمت هم ساخته سازندگان مجموعه سیمپسونها نبود.
خودشان چه میگویند؟
دو سال پیش، مایا سلام، نویسنده مشهور نیویورکتایمز رفت سراغ خود سازندگان سیمپسونها تا ببیند در اتاق فکر آنها چه میگذرد و آیا خودشان هم معتقدند پیشگو هستند یا نه.
او در یادداشتی با عنوان «سیمپسونها بسیاری را پیشبینی کردهاند، بیشترشان قابل توضیحند» نتایج تحقیقاتش را منتشر کرد. این روزنامهنگار نوشته بود در اتاق نویسندگان سیمپسونها خبری از گوی بلورین جهانبین نیست و بهواقع نویسندگان این سریال باهوشترین نویسندگان جهان نیستند. آل جین، یکی از نویسندگان اصلی سریال از سال ۱۹۹۸، به نیویورکتایمز گفته بود: «آینده را میتوان بهتر از کسی پیشبینی کرد که فکر میکند آینده را پیشبینی میکند».

اپیزودهای سیمپسونها یکسال پس از تولید روی آنتن میرود و جین میگوید: «این فقط نوعی از قاب ذهن است که فکر میکنیم در یکسال آینده پیشرو داریم… من پیشبینی میکنم مردم بیش از حد پیشبینیهای بزرگ ما را بزرگ میکنند».

شاید دوست داشته باشید

در این فهرست که سه بخش دارد.مدعیان این رشته معرفی شدند.فصل اهدای جوایز منتقدان آغاز شده است. امسال 25 فیلم را میتوان با رده بندی پیش بینی کرد که احتمال دارد در فهرست نامزدها باشند.سال گذشته تعداد مدعیان و پیش بینی ها پنجاه عنوان فیلم بود.
نتفلیکس با سه فیلم «منک» ، «دادگاه شیکاگو7» و «بلک باتم ما رینی» مدعی است. کمپانی فاکس سرچ لایت با «سرزمین آوارهها» ساخته کلوئی ژائو یک رقیب مدعی جدی دارد.اما شاید جا برای فیلمهای دیگری مانند «میناری»(A24) یا «پدر» (سونی پیکچرز کلاسیکس) وجود داشته باشد.
پیشبینی نامزدها به شرح زیر است:
1- سرزمین آوارهها(Nomadland)
2-دادگاه شیکاگو 7(“The Trial of the Chicago 7)
3-میناری(Minari)
4-منک(Mank)
5-یک شب در میامی(One Night in Miami)
6-پدر(The Father)؛ محصول سونی پیکچرز کلاسیکز
7-ما رینی بلک باتم(Ma Rainey’s Black Bottom)،
8-یهودا و مسیحای سیاه (Judas and the Black Messiah)، محصول برادران وارنر
9-اخبار دنیا (News of the World)، محصول یونیورسال پیکچرز
10-زن جوان آیندهدار(“Promising Young Woman)
*رقبای بعدی
11-آوای متال(Sound of Metal)؛ آمازون استودیوز
12-5 همخون(5 Da bloods)نت فلیکس
13-جشن پایان تحصیلی (The prom) نت فلیکس
14-موریتانی (“The Mauritanian”)، محصول اس تی ایکس فیلمز
15-روی صخرهها ( on The Rocks)، محصول مشترک اپل پلاس و A24
16-آسمان نیمهشب (“The Midnight Sky)، محصول نت فلیکس
17- سول/روح (Soul)، پیکسار
18-اولین گاو (First Cow)؛محصولA24
19-آمونیت (Ammonite)، محصول نئون
20-پالم اسپرینگز(“Palm Springs)، محصول مشترک نئون وهولو
• رقبای جوایز در ردیف بالا
21-آمریکا مقابل بیلی هالیدی(The United States vs. Billie Holiday)، محصول هولو
22-تنت(Tenet)، محصول برادران وارنر
23-تکههای از یک زن (“Pieces of a Woman”)، محصول نتفلیکس
24-شری (Cherry)، محصول اپل تی وی پلاس
25-سوپرنوا (Supernova)؛ محصول بلیکر استریت

در ماههای آخر۲۰۲۰ و در سال۲۰۲۱ هم سینماگران برای طرفداران فیلمهای ترسناک، تعداد زیادی فیلمهای هولانگیز و ترسناک تدارک دیدهاند که درصورت کاهش شیوع کرونا در تاریخهای تعیینشده اکران میشوند. از جمله این فیلمها میتوان به «یک مکان آرام۲» و «کندیمن» اشاره کرد. در این مطلب به تعدادی از فیلمهای ترسناکی که قرار است در سال۲۰۲۱ انتشار یابند، اشاره میکنیم.
جنگ داخلی
«جنگ داخلی» فیلمی ترسناک با درونمایههای نژادی است که به جای سینما از ۱۸ سپتامبر۲۰۲۰ در شبکه «ویاودی» (VOD) انتشار یافت. جرارد بوش و کریستوفر رنز این فیلم را کارگردانی کردهاند.
جانل مونائه در این فیلم در نقش زنی نویسنده ایفای نقش میکند که در قرن نوزدهم بهعنوان برده، روی یک مزرعه در جنوب آمریکا کار میکند. این فیلم تاکنون با واکنشهای متفاوتی از سوی منتقدان مواجه شده است.
«مرد خالی» ۴ دسامبر ۲۰۲۰
ما هنوز نمیدانیم چه فیلمی در سال ۲۰۲۰ ملقب به ترسناکترین فیلم خواهد شد. «مرد خالی» یکی از فیلمهای مطرح امسال است که انتظار میرود در ۴ دسامبر سالجاری در سینماها اکران شود. مرد خالی، یک فیلم ماوراءالطبیعی ترسناک است که توسط دیوید پریور با اقتباس از کتاب «مرد خالی» نوشته کالن بان و وانسا آر دلری ساخته شده است.

در این فیلم داستان یک مأمور پلیس سابق روایت میشود که پیشتر شاهد قتل زن و فرزندش بوده و اکنون در پی یافتن دختری ناپدیدشده است. او حین جستوجو برای یافتن این دختر، به گروهی مخفی برمیخورد که درصدد احضار موجودی ماورا الطبیعی هستند.
اتاق فرار ۲
این فیلم در دنباله داستان فیلم «اتاق فرار» (۲۰۱۹) ساخته شده که با بودجه ۹ میلیون دلاری، ۵۵ میلیون دلار فروش کرده بود. در فیلم اتاق فرار، از بازیگران جوان استفاده شده بود.

موضوع آن نیز پیداکردن راهکاری برای گریز از یک اتاق فرار لعنتی بود. تیلور راسل بازیگر فیلم «بریک اوت» و لوگان میلر در کنار ایزابل فورمن بازیگر فیلم «یتیم» و هالند رودن، در فیلم «اتاق فرار ۲» بازی میکنند. درباره موضوع داستان این فیلم هنوز چیزی فاش نشده است.
یک مکان آرام، قسمت ۲
این فیلم که دنباله فیلم «یک مکان آرام» است نیز یکی از بزرگترین فیلمهای ترسناکی است که در سال۲۰۲۱ در سالنهای سینما نمایش داده خواهد شد، نگارش فیلمنامه و کارگردانی یک مکان آرام، قسمت ۲ را نیز جان کراسینسکی بهعهده دارد. بازیگران این فیلم نیز امیلی بلانت، میلیسنت سیموندز و نواه ژوپ هستند.

موضوع این فیلم درباره خانواده «آبوت» است که در دنیایی مملو از هیولاهای شکارچی و احساساتی زندگی میکنند. در این فیلم خانواده آبوت، بازماندگان دیگری از نوع انسان را نیز در این دنیای احاطهشده توسط هیولاها پیدا میکنند. این فیلم در حالی روانه بازار میشود که فیلم اول «یک مکان آرام» در سال۲۰۱۸ با بودجه ۱۷ میلیون دلاری در نهایت به موفقیت بزرگی رسید و ۳۴۰ میلیون دلار فروش کرد.
شب گذشته در سوهو
«شب گذشته در سوهو» را ادگار رایت، کارگردان باسابقه در عرصه فیلمهای ترسناک، کارگردانی کرده است. او با فیلمهای «شان مردگان»، «بیبی راننده» و «سکات پلیگریم در برابر دنیا» در ژانر فیلمهای ترسناک، جنایی و هیجانانگیز به شهرت رسیده است.

شب گذشته در سوهو، اما نخستین فیلم تماما ترسناک ادگار رایت، این کارگردان بریتانیایی است. حوادث این فیلم در لندن دهه ۱۹۶۰ و لندن امروزی رخ میدهند. در این فیلم آنیا تیلور جوی، توماسین مکانزی بازیگر فیلم «خرگوش جوجو» و ترنس استمپ بازی میکنند.
مارپیچ (از سری فیلمهای اره)
«مارپیچ» فیلم ترسناک آمریکایی است که قرار است در ۲۱ماه مه۲۰۲۱ توسط کمپانی لاینزگیت در آمریکا روانه بازار شود. این فیلم از آخرین سری فیلمهای ترسناک «اره» است. دارن لین بوسمن این فیلم را کارگردانی کرده و کریس راک و ساموئل الجکسون (کارگردان مشهور سینمای آمریکا) نیز در آن به ایفای نقش میپردازند.

داستان این فیلم درباره ۲ کارآگاه به نامهای ازکل زک (با بازی کریس راک) و ویلیام شنک (مکس مینگلا که در سریال سرگذشت ندیمه نیز بازی کرده بود)، است که تحت نظارت یک پلیس کهنهکار (با بازی ساموئل الجکسون) مسئول انجام تحقیقات روی قتلهای خشن و بیرحمانهای هستند که در گذشته در شهرشان رخ داده بود.
هالووین میکشد
فیلم «هالووین میکشد» از سری فیلمهای ترسناک «هالووین» به کارگردانی دیوید گوردونگرین است. این فیلم بهاحتمال زیاد در ۱۵ اکتبر ۲۰۲۱ اکران میشود. پیشتر این فیلم قرار بود در ۱۵ اکتبر سال ۲۰۲۰ روی پرده سینما برود که تاریخ اکران آن بهدلیل شیوع ویروس کرونا یک سال به تعویق افتاد.

در این فیلم جیمی لیکورتیس در نقش لوری استرود، تنها بازمانده داستان فیلم هالووین (۱۹۷۸)، ایفای نقش میکند. او از افسردگی و اختلال روانی ناشی از حوادث داستان فیلم هالووین رنج میبرد. فیلم «هالووین به پایان میرسد» نیز آخرین فیلم از سهگانه فیلمهای اخیر هالووین است که قرار است در ۱۴ اکتبر ۲۰۲۲ اکران شود.
کندیمن
فیلم «کندی من» به کاگردانی نیا دا کاستا، از مهمترین و بزرگترین فیلمهای ترسناک سال۲۰۲۰ است که قرار بود در تابستان سالجاری اکران شود، اما بهدلیل اوجگیری شیوع کرونا، تاریخ اکران آن تا اکتبر ۲۰۲۱ به تعویق افتاد و اکنون نیز براساس تازهترین اخبار قرار است در سال۲۰۲۱ اکران شود.

داستان این فیلم درباره روحی شیطانی به نام کندیمن است که توسط یک دانشجو به این دنیا احضار میشود. او یک روح قاتل است که بعد از یکسری اتفاقات، یکی از دستهایش قطع شده و به جای آن یک قلاب دارد.
در ماههای آخر۲۰۲۰ و در سال۲۰۲۱ هم سینماگران برای طرفداران فیلمهای ترسناک، تعداد زیادی فیلمهای هولانگیز و ترسناک تدارک دیدهاند که درصورت کاهش شیوع کرونا در تاریخهای تعیینشده اکران میشوند.

آمبرتو دِ/Umberto D
«ویتوریو دسیکا» کارگردان فیلم «دزد دوچرخه» به عنوان یکی از بزرگان سینمای نئورئالیسم جهان است. «امبرتود» یکی از فیلمهای کمتر دیده شده او، روایتی است از زندگی پیرمردی بازنشسته و مستاجر که پس از اینکه از عهدهی تامین اجاره اطاق بر نمیآید از خانه بیرون انداخته میشود.
ویژگیهای زیادی وجود دارند که موجب شده فیلم، با گذشت چندین دهه همچنان درخشان بماند. توجه دقیق به جزییات، عدم قصه پردازی و دوری جستن از کشمکشهای داستانی از جملهی این موارد مهم اند.
روکو و برادارنش/ Rocco and His Brothers
فیلم «روکو و برادرانش» به کارگردانی فیلمساز شهیر ایتالیایی «ویسکونتی» است. چهار برادر روستایی که به تازگی پدر خود را از دست داده اند به همراه مادر خود برای پیدا کردن کار به شهر میلان میروند. جایی که برادر بزرگترشان هم اکنون در آنجا مشغول کار است و تصمیم دارد با دختر مورد نظر خود ازدواج کند.

«روکو و برادرانش» در نگاه اول، خیلی راحت میتواند فیلمی نئورئالیستی بهنظر برسد؛ آن هم در سالهایی که نئورئالیسم نفسهای آخر را میکشید. اما «روکو و برادرانش»، بیشتر حاوی دغدغههای فلسفی «ویسکونتی» است و بهجز موضوع و لوکیشنها و بستر اجتماعی که نئورئالیسم را تداعی میکند، دیگر مؤلفههای این مکتب غایباند.
جاده/La Strada
کمتر کسی پیدا میشود که سینمای ایتالیا را پیگیری کرده و آثار شاخص «فدریکو فلینی» کارگردان پرآوازه و توانمند و البته مؤلف ایتالیا را ندیده باشد. زامپانو که با نمایش سیار زورمندیهایش روزگار میگذراند، جلسومینای معصوم و ابلهنما را میخرد تا در نمایشهایش دستیار او باشد..

«فلینی» در ساخت این فیلم از تجربیات دوران کودکیاش بهره گرفته و بخشهایی از آن به زندگی فقیرانهاش شباهت دارد و شاید به همین دلیل بیش از حد نزدیک به واقعیتهای تلخی است که در آثار مشابه در آن دوران، کمتر مورد توجه قرار میگرفت.
شب /La Notte
«شب» فیلم میانی در سهگانهیی از «آنتونیونی» است که با «ماجرا» شروع و با «کسوف» تمام میشود. نویسنده جوانی به نام جووانی و همسرش لیدیا احساس میکنند که پایان دوره عشقی که برای یکدیگر داشتهاند رسیده اسـت، امـا از ابراز این حقیقت اجتناب مـی کنند.

درهمریختگی پیوندهای عاطفی و تنهاییهای عمیق جهان سینمایی را شاید بتوان مشخصترین ویژگی آثار «آنتونیونی» دانست؛ از این رو او را یکی از متفاوتترین روایتگران تنهایی انسانها به این سبک و سیاق است. «شب» در یازدهمین جشنواره فیلم برلین برنده جایزه خرس طلایی و نیز برنده جایزه دیوید دی دوناتلو برای بهترین کارگردان شد.
استرامبولی/ Stromboli
«روبرتو روسلینی» از بزرگترین و برجستهترین فیلمسازان سینمای ایتالیا به شمار میآید که به جهت تاثیرگذاری و ایجاد جریان نوین در سینمای ایتالیا لقب «پدرخوانده موج نوی سینما ایتالیا» به وی اعطا شد. «روسلینی» با «اینگرید برگمن» بازیگر مشهور هالیوود، فیلم «استرامبولی، سرزمین خدا» را ساخت.

فیلم داستان کارین زنی فراری از لیتوانی است که همسر ماهیگیر ایتالیایی بینوایی میشود تا از زندانی شدن در یک اردوگاه بگریزد، اما خود را در تله استرامبولی یک جزیره دورافتاده آتشفشانی مییابد.
زندگی زیباست / Life Is Beautiful
«زندگی زیباست» یکی از مهمترین آثار کمدی و ضد جنگ تاریخ سینما محسوب میشود که «روبرتو بنینی» در سال ۱۹۹۷ آن را روانه سینما کرد. داستان فیلم درباره مرد یهودی سرخوشی به نام گوئیدو است که به شهر میآید تا زندگی جدیدی را تجربه کند. او در این شهر با زنی به نام دورا آشنا میشود

فیلم «زندگی زیباست» معمولاً بهعنوان یک فیلم کمدی شناخته میشود، اما تنها بخشی از قسمت اول فیلم دارای تم کمدی است و بعد از آن ماجرای فیلم به وضعیت یهودیان در جنگ جهانی و رفتارهای خصمانهی نازیها با آنها کشیده میشود.
یک روز بخصوص /Una giornata particolare
«اتوره اسکولا» یکی از بهتری فیلمهای سینمای ایتالیا یعنی «یک روز بخصوص» را جلوی دوربین برد و برای این فیلم موفق به دریافت بهترین فیلم غیرانگلیسیزبان گلدنگلوب سال ۱۹۷۸ و جوایز متعددی در سایر جشنوارههای سینمایی شد. فیلم روایتگر یک روز رابطه ظریف و پنهانی یک روزنامهنگار مخالف رژیم فاشیستی و زنی ساده و خانهدار است.

این فیلم رژیم فاشیست ایتالیا در آن زمان را از نظرگاهی تازه مورد انتقاد قرار میدهد. این فیلم اثری عشقی با زمینههای سیاسی به شمار میرود.